یهود طی دو هزار سال تمرین و آزمون و خطا و بعد از سه عملیات کاملا موفق ورود کرد تا اسلام را از بین ببرد اما به وسیله سیدالشهدا تمام این نقشه دو هزار ساله یهود از بین رفت

به گزارش روابط عمومی دفتر امام جمعه شهرستان زابل: جلسه هم اندیشی علماء منطقه سیستان به مناسبت ایام شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام و هفتاد و دو تن از یارانش به همت قرارگاه عملیاتی شهید هراتی برگزار شد.

حجت الاسلام والمسلمین عزیزی امام جمعه شهرستان زابل در این همایش بیان نمودند:

بعد از رحلت حضرت موسی بن عمران طبقه ای از علماء رشد کردند و در جامعه جایگاه پیدا کردند که دین را بر اساس مصالح دنیایی خودشان تفسیر کردند. آنچه که موسی بن عمران علیه السلام آورده بود ترکیبی از دو امر بود یکی اخلاق و عرفان و یکی هم حماسه یعنی وقتی فقه اش را شما نگاه می کنید گرچه فقه در یهود به گستره فقه ما نیست لیکن فقهی دارند. شما کتاب تورات را که امروزه مطالعه می کنید گرچه تحریف شده است لیکن در کتاب تورات امروزه مباحث اخلاقی موج می زند.

علی ایحال این طبقه از عالمان برای اینکه بتوانند به مطامع خودشان برسند این ترکیب را به هم زدند یعنی آمدند دین یهود را تقسیم کردند و یک بخش حماسه و یک بخش عرفان قرار دادند. بخش عرفان با قرائتی حفظ شد و بخش حماسه کم رنگ شد لذا شما می بینید که بنی اسرائیل در مقاطعی از زمان کما اینکه در سوره مبارکه بقره آیات ۲۴۶ به بعد در ماجرای طالوت و جالوت هست آنجا ردی می بینیم که یهود زنهایشان به اسارت رفتند ، مردهایشان کشته شدند و شهرهایشان تصرف شد و دنبال احیای هویت خودشان هستند. این هویت را خدای متعال با یک حماسه به آنها می دهد یعنی طالوت فرمانده نظامی آنها می شود و جوانی به عنوان داوود می آید جالوت را می کشد و جنگ مغلوبه می شود و بعد دوباره حماسه در یهود رشد می کند.

فطرتی است از رحلت حضرت موسی تا ظهور طالوت و بعد هم حضرت داوود و حضرت سلیمان شما می بینید که در آن فطرت ما یک ضعفی در تورات و یهود مواجه می شویم آن هم حذف حماسه است بعد از حضرت سلیمان دوباره افت می کند و ادامه پیدا می کند و حتی آل عمران هم نمی تواند آنگونه که باید این را جایگاه خودش قرار دهد و شما می بینید که اساسا ظهور حضرت عیسی سلام الله علیه هم فی الواقع عبادتگاه است و آنچه که در دین یهود حرف اول و آخر را می زند عبادت فردی است.

 لذا دین یهود در بازار جایگاه مرجعیت ندارد به همین دلیل مهم ترین شاخصه مبارزه حضرت مسیح سلام الله علیه این بود که با حرام خواری مواجه شد. در بازار اورشلیم عبادتگاه به قول امروز ما تبدیل به جمعه بازار شده بود، در عبادتگاه خرید و فروش و معامله و ربا و فساد مالی بود.

یهود به این میزان تنزل کرد و حضرت مسیح سلام الله علیه وقتی که آمدند فی الواقع روم با نگاه بت پرستانه بر جهان خودش سیطره داشت در ایران هم همین بود وقتی زرتشت مبعوث شد و اوستا را کم کم روی پوست هفتصد گاو نوشته شد و بعد هم تجدید نسخه شد با ظهور عالمان دنیاپرست در درون جامعه زرتشتی دین زرتشت به طور کلی تبدیل به یک دین ثنوی شد یعنی اهورامزدا یک طرف و اهریمن یک طرف و دو خدا وجود داشت و این دین ثنوی در پادشاهان تا ساسانیان آمد و بعد هم تکه تکه شد و زمان ورود اسلام به ایران ما هشت دین پرجمعیت در درون جامعه ایرانی داشتیم.

عیسی مسیح علیه السلام که آمدند در بسیاری از کلمات حضرت مسیح در انجیل حماسه موج می زند. معجزات حضرت مسیح سلام الله علیه که به ما رسیده بخشی از این ها حماسی است. مثلا اینکه به حرام خواران می فرمود مال حرامی که جمع کردید کجای خانه تان گذاشتید. همان عالمان دنیاپرست در یهود آمدند و بعد از رحلت حواریون شروع کردند و همان خط سیر در یهود را در مسیحیت آوردند و در مسیحیت هم واقعا موفق بودند. ششصد سال کار کردند تا به طور کامل دین مسیحیت مثل یهود تبدیل به یک دین خانگی شد. یک مذهب و یک دین و یک مرام که این مرام مال داخل خانه است و به بیرون خانه و در جامعه کاری ندارد.

حدود یکصد سال قبل از رحلت پیغمبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد بن عبدالله صل الله علیه و آله و سلم یهود یک مهاجرت بزرگی را به شبه جزیره عربستان دارد. جالب است که بدانید مهم ترین مراکز اقتصادی و کشاورزی را هم به دست می گیرند مانند طائف و خیبر. با ظهور پیغمبر اسلام به دلیل انسجامی که در بین اصحاب بود و باورمندی که در بین یاران پیغمبر بود و مسلمانان بود آن توطئه ای که بنا بود و در یهود اتفاق افتاد و کاملا موفق بود و در مسیحیت اتفاق افتاد و موفق بود و در زرتشت هم دوباره با قیادت یهود اتفاق افتاد و کاملا موفق بود حال با سه تجربه یهود با اسلام مواجه شد.

یهود تلاش زیادی کرد ولی در سالهای اول می توانیم بگوییم در نیمه اول قرن اول اسلام یهود نتوانست توفیقی بدست بیاورد چون التزامی که در بین مسلمان و اصحاب نبی مکرم و خلفاء بود نسبت به سنت پیغمبر اکرم و حفظ کلیت و چهارچوب مرزبندی های فردی، اجتماعی و حماسی و عبادی اسلام اینها نتوانستند به یک توفیقی دسترسی پیدا کنند لذا دو برنامه در پیش گرفته شد.

 یک اینکه یکی از عوامل مقاومت اسلام در برابر نگاه یهود عبارت است از وجود حاکمان ملتزم به چهارچوب های دینی و دلیل دوم این بود که مبانی علمی این دین یک مبانی است که با توجه به سه تجربه یهود این مبانی چیده شده است یعنی به گونه ای حماسه  ، عرفان در هم مندمج شده است که نمی شود اینها را از هم جدا کرد الا اینکه حاکمیتی باشد و آن حاکمیت بیاید این ماموریت را بر عهده بگیرد.

لذا بعد از نیمه اول شما با یک حاکمیت خاص مواجه می شوید که کسی حاکم بر مسلمانان می شود که ورد زبانش این است که “لَعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلاَ خَبَرٌ جاءَ وَ لاَ وَحْىٌ نَزَلْ” و این حاکم مسلمانان است و این کسی است که منشاء صدور دین و شریعت در مسلمانان است. معنا و مفهوم این است که بنا است اسلام دو قربانی بدهد، یک اینکه بناست محتوای خودش را به طور کلی از دست بدهد و یک محتوای جدیدی با توجه به تعالیم یهود بیاید درون این دین جا بگیرد که ما در علوم حدیث بابی داریم وسیع در باب اسرائیلیات مخصوصا در قصص به ویژه در قصص انبیاء. پس حاکمیت که یک مانع بزرگ بود کنار زده شد، حاکمیت طی یک برنامه یا بدون برنامه یا هرچه با هدایت یهود به دست کسی می رسد که آن شخص این خصوصیت را دارد. این شخص با این خصوصیت ها حاکم می شود و سیدالشهدا به عنوان یک انسان بصیر می فرماید: “علی الاسلام السلام اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید” باید با اسلام خداحافظی کرد لذت قیام می کند. قیام سیدالشهدا بخشی از انقلاب دوم اسلام بعد از انقلاب نبی مکرم اسلام است و آن هم عبارت است از اینکه حماسه به جامعه اسلامی برگردد لذا با شهادت امام حسین علیه السلام حماسه وارد جامعه اسلامی می شود که این حماسه تا به امروز هست.

شاخه دوم بحث محتوایی است ، در بحث محتوایی سه امام بزرگوار شروع می کنند البته تابعین در کنار سه امام بزرگوار و تابعه تابعین در کنار آنها یک مجموعه عالمان متعهد و ملتزم پیدا می شوند و بازخوانی اسلام و بازآفرینی احکام دین را شروع می کنند. و می شود انچه که در مکتب وجود مقدس امام صادق علیه السلام و امام باقر علیه اسلام می بینید که بعد شاگردان امام صادق من جمله ائمه اربعه محترمی که در مذاهب اهل سنت هستند پنج مرام فقهی به وجود می آید. در تضاربات علمی این پنج مرام جولان علمی و حتی عرفانی اسلام می توانید کنکاش و استخراج کنید لذا اسلام نو به نو در حال کنکاش علمی قرار می گیرد و این یک معجره است یعنی علاوه بر اینکه حماسه را سیدالشهدا علیه السلام به دین تزریق کرد و توطئه یهود تا صبح قیامت خنثی شد که امام خمینی می فرماید که محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشت. من این را وام گرفتم که مراد این است که هر آنچه که یهود طی دو هزار سال تمرین و آزمون و خطا و بعد سه عملیات کاملا ورود کرد که اسلام را از بین ببرد به وسیله سیدالشهدا تمام این نقشه دو هزار ساله یهود از بین رفت.

حال اگر ما اسلام را منهای حرکت اباعبدالله و قیام اباعبدالله نگاه کنیم ای بسا آن “لَعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلاَ خَبَرٌ جاءَ وَ لاَ وَحْىٌ نَزَلْ” لالایی مادران ما بود. چون حاکمیت وقتی به فساد رسید علی القاعده جامعه هم به این سمت ممکن است حرکت کند. ما مدیون عالمانی هستیم چه آنهایی که دوشادوش نبی مکرم اسلام و در محضر مبارک آن حضرت برای حفظ این اندیشه زحمت کشیدند و چه آنهایی که تا قرن های متمادی و تا به امروز زحمت کشیدند ما اولا مدیون آنها هستیم و دوم ارث آنها به ما رسیده است، ارث آنها به ما رسیده را اینگونه توضیح بدهم.

ما در قرآن کریم دو دسته آیات داریم ، یک دسته را می فرماید محکمات و یک دسته را می فرماید متشابهات. ما کتابی برای شما فرستادیم بعضی از این کتاب آیات محکمات است که ام الکتاب است” ام مصدر است، حقیقت ام مصدریت و مبدایت دارد.بعد می فرماید: آنهایی که در قلوب شان مریضی است از متشایهات تبعیت می کنند در حالی که هدایت در ارجاع متشابه به محکم است.

عالم نسبت به مردم عام حکم اش حکم آیه محکم است نسبت به آیه متشابه، یعنی آیه متشابه اگر ارجاع به آیه محکم نشود گمراه کننده است و گمراهی در پی آن است. مثل علما مثل آیه محکم است آیه محکمی که مردم که آیات متشابه الهی هستند باید به علما مراجعه کنند. ما دو راه داریم یا مسیری مثل مسیر علمای یهود را می رویم که دنیا و ذخایر و نفسیات ما و آنچه که ما از دنیا توقع داریم مقدم بر تکلیف ما به عنوان ترویج شریعت محمدی بشود یا ترجیح اصلی ما این باشد که این مکتب نورانی که سینه به سینه با زحمت فراوان بعضی از محدثین ما چه در سلسله جلیله اصحاب و چه در تابعین و چه در تابعه تابعین و چه بعد از آنها بعضا صدها کیلومتر راه رفتند تا یک حدیث بشنوند بعضا سفرهای طولانی داشتند مرحوم نعمانی بیش از سی سال سفر کرد. با آن زحمات همه چیز دست ما رسیده است.

امروز علما آیه محکم هستند. فرمود:” فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ” از علما در حد خودشان البته سوال می شود و “فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ” حسب آنچه که مفسرین به علما تفسیر فرمودند معنایش این است که آنکس که کسوت علمی دارد مسئول است و خدا امر کرده است مردم را که از او سوال کنند. کسی که در دنیا از ناحیه مردم مسئول است فردای قیامت از قبل خدا مسئول است و در برابر خدا باید پاسخگو باشد علما آیه محکم هستند و ارث بزرگی درست علما رسیده است و یک توطئه بزرگ تری همواره علما را در ایجاد تحریف ، انشقاق و حتی شبه مذهب مثل بهائیت ، بابیت و شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی تهدید کرده و می کند. اینها شبه مذهب هایی هستند که مدام توسط دستگاه مخوف توطئه گر ماسونی تولید می شود و به خورد ما می آید و ضربه ای می زنند و کنار می روند و سی سال بعد ضربه دیگر می زنند و کنار می روند تا بتوانند این جسم را تبدیل به یک جسم بی جان کنند و این خیلی خطرناک است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.