به گزارش روابط عمومی دفتر امام جمعه شهرستان زابل خطبه های نمازجمعه ۶ اسفند ۱۴۰۰ به امامت حجت الاسلام والمسلمین مجتبی عزیزی امام جمعه شهرستان زابل به شرح ذیل است:
خطبه اول
حاج آقا عزیزی پس از توصیه و سفارش به رعایت تقوا و حدود الهی بیان نمودند:
ایام تعلق دارد به شهادت وجود مقدس آقا امام کاظم سلام الله علیه و نکته ای را پیرامون حضرت محضر مبارکتان عرض می کنم.
می دانید که یکی از اهداف قطعی بنی عباس در مواجهه با اهل بیت علیهم السلام این بود که امام و پیشوا از مردم فاصله داشته باشد. مقاصدی هم داشت که بخشی از اینها مقاصد سیاسی بود. بخشی مقاصد حزبی آنها بود که بتوانند به آن سلطه و نظام ظلمی که دارند ادامه دهند اما بخش دیگری از هدف آنها این بود که آن جنبه الگو گرفتن از امام علیه السلام را تحت الشعاع قرار دهند. به این معنا که مردم دسترسی نداشته باشند تا از امام بیاموزند که چگونه با خدا ارتباط داشته باشند. چگونه با مردم ارتباط داشته باشند. در رابطه با دین تکالیفشان را ندانند. چرا؟ به دلیل اینکه حضرات معصومین علیهم السلام از آنجا که عابدترین مردم بودند همواره الگوی عبادت، عبادت کنندگان بودند.
تمام سلسه های خودساخته صوفیه که برخی توسط دنیاطلبان و برخی توسط جهال به وجود آمدند. یک طوری سعی دارند که خودشان را به اهل بیت علیهم السلام وصل کنند. چرا؟ به دلیل اینکه کسی در دنیا نسبت به اهل بیت علیهم السلام بنده تر نیست. همه حضرات معصومین در عصر خودشان عابدترین مردم بودند. و این از آن مواردی بود که همواره برای مردم الگو بود. همین الگو هم باعث می شد که جامعه تشیع یک جامعه زنده و پویا باشد. جامعه ای که اهل مناجات و اهل حرف زدن باخدا و اهل بندگی خداست. این جامعه جامعه موفقی است. این جامعه الگو می خواهد. الگویش کیست؟ امام کاظم علیه السلام.
وقتی که امام کاظم علیه السلام را در بصره به زندان انداختند بعد از مدتی به زندان بان بصره دستور رسید که موسی بن جعفر را مسموم کن، زندان بان بصره امتناع کرد و این کار را نکرد. گفت: چرا باید مسموم کنم. گفتند: دستور خلیفه است. گفت: من این کار را نمی کنم. چون از روزی که پایش را در زندان گذاشته است غیر از عبادت از او چیزی ندیدم. چطور آدمی را به قتل برسانم که شبها تا صبح با خدا مناجات می کند و از خشیت الهی آنقدر گریه می کند که محاسنش خیس می شود. من چطور این آقا را بکشم؟ امام کاظم علیه السلام را می شناخت؟ نه. نسبتی داشت؟ نه.
چندین بار زندان حضرت را تغییر دادند. دلیلش این بود که زندان بان ها متحول می شدند. زندان بان ها همه مرید آقا می شدند. یادتان هست دوران دفاع مقدس که آزادگان ما می آمدند. می گفتند که بعضی از افسران بعثی از عصبانیت شان می گفتند که ما اسیر ایرانی ها هستیم. آنها اسیر ما نیستند. چرا؟ چون نگاه شان به خداست.
مناجات های بسیار لطیفی از امام کاظم علیه السلام در زندان متعددی که حضرت داشتند نقل شده است. یکی از آنها این است که ” الهی عظم الذنب من عبدک ” خدایا گناه از بنده تو بزرگ شد. این بنده گناهان بزرگی مرتکب می شود. ” فلیحسن العفو من عندک ” حال که بنده تو گناهان بیشتری انجام می دهد. گناهان بزرگ تری انجام می دهد. پس بخشش از ناحیه تو زیباتر است. یک کسی نزد پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمد و گفت: یا رسول الله. حساب قیامت با چه کسی است؟ فرمود: با خداست. سرش را پایین انداخت و رفت و گفت: خدایا شکر کار راحت شد. یکی جلویش را گرفت و گفت: کجا کار راحت شد؟ خدا سریع الحساب است. خدا دقیق است. چه می گویی؟ کار را حت شد؟ گفت: بله راحت شد.” الکریم اذا قدر عفا ” کریم وقتی که قدرت بر عتاب داشته باشد می بخشد و خدا کریم است.
مردم مناجات با خدا را از چه کسی آموختند؟ جز از اهل بیت علیهم السلام. می گوید که امام کاظم علیه السلام را به زندان انداختند. همین که وارد زندان شد. زندان بان می گوید: وقتی که حضرت را وارد زندان کردند امام کاظم علیه السلام اول کاری که کرد این بود که حضرت به سجده رفت و گفت: خدایا موسی مدتها بود که دنبال یک کنج دنج خلوت با تو می گشت. خدایا شکر که این فرصت را به موسی دادی که با تو خلوت کند و این خلوت گزینی از درگاه خدای متعال یکی از درس های عمیقی است که اهل بیت علیهم السلام به ما دادند.
درست است که امام کاظم علیه السلام را بارها بارها در زندان های مختلف جابجا کردند اما در همان زندان روح پاک، زلال و بندگی خالص ایشان درس شد. امروز اگر می خواهید به درگاه خدا حرف بزنید چه می گویید؟ ” الهی عظم الذنب من عبدک ” خدایا گناه از طرف بنده بزرگ و زیاد شد. ” فلیحسن العفو من عندک ” حال که بنده تو گناهان بیشتری و بزرگ تری انجام می دهد پس بخشش از ناحیه تو زیباتر است.
خطبه دوم:
حاج آقا عزیزی پس از توصیه و سفارش به رعایت تقوا و حدود الهی بیان نمودند:
بعثت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم و درسی مهم برای جامعه ما
در هفته آینده بعثت پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم را داریم. در مورد بعثت حضرت رسول عبارتی است از امیرالمومنین امام علی علیه السلام که می فرماید: خدا پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم را با نور و هدایت و برهان مبوث کرد. یکی از ویژگی های انبیاء این بود که با امت همواره با مدارا و روی خوش سخن می گفت. شاید ما در سیستان و در خیلی از مناطق کشور یکی از مشکلاتمان این است که خیلی خوب بلد نیستیم که با هم حرف بزنیم. گاهی برخی آدم ها با همدیگر نمی توانند خوب حرف بزنند. همین باعث می شود که نتوانند یک ارتباط منطقی با همدیگر برقرار کنند.
انبیاء علیهم السلام با نور، استدلال و برهان آمدند. اولا خوب گوش می دادند. ثانیا خوب توجه می کردند. ثالثا خوب حرف می زدند. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از حیث رتبی نسبت به همه پیامبران عظیم الشان الهی مقام برتری دارد و مقدم است. گسست هایی که به وجود آمده بود را خدا به وسیله پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم پر کرد. گاهی اوقات در جامعه به دلایل مختلف گسست هایی به وجود می آید. یک وقت مسائل سیاسی باعث می شود که بین ما شکافی به وجود آید و یک وقت مسائل اقتصادی باعث شکاف بین ما می شود. یک وقتی هم مسائل اجتماعی و فرهنگی و اختلاف در دیدگاه باعث می شود که شکاف هایی بین ما به وجود بیاید. خدا این شکاف ها را به وسیله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برطرف می کند. به وسیله رهبر آگاه و بصیر برطرف می کند. جامعه چرا باید رهبر داشته باشد؟ باید رهبر داشته باشد تا گسست ها را ترمیم کند. اشکالات را با او مرتفع می کند. خدا به وسیله پیامبرش سختی ها را هموار کرد. حقا اگر در جامعه رهبر آگاه باشد بسیاری از دشواری ها و مشکلات و مصائب به راحتی قابل حل است.
اگر پشت سر رهبری بصیر و آگاه قرار بگیریم به کمال خواهیم رسید
ما در طول چهل و سه سال که از عمر این انقلاب عزیز می گذرد. حقیقت امر این است که بارها و بارها دیده ایم که معضلات و مشکلات که در مسیر انقلاب قرار داده شده است با وجود رهبری بصیر حل شده است. ما در این چهل و سه سال فهمیدیم که سیاست مداران راه نجات را آنقدر که مدعی هستند بلد نیستند. این همه طیف های سیاسی آمدند و رفتند. هر وقت در خط و ربط امام جامعه بودند به اهداف انقلاب نزدیک شدند و هرگاه که فاصله گرفتند دور شدند. این را بارها تجربه کردیم و جالب اینجاست حوادثی که در دنیا اتفاق می افتد و اتفاق افتاده است مدام این دیدگاه را تقویت می کند که اگر پشت سر رهبری بصیر و آگاه قرار بگیرید به کمال خواهید رسید. یکی از حرف های پر تکرار امامین انقلاب عدم اعتماد به غرب و خاصه به آمریکای جنایتکار است.
حرفت مشترک زمامداران مختلف در منطقه اروپا و آسیای غربی و نقاط مختلف دنیا: ما به آمریکا اعتماد کردیم و آنها ما را تنها گذاشتند
یک کلمه مشترکی بین زمامداران مختلف در منطقه اروپا و آسیای غربی و نقاط مختلف دنیا یک جمله مشترکی وجود دارد. شاه وقتی که می رفت همین حرف را زد. صدام همین حرف را زد. حسنی مبارک همین حرف را زد. بن علی همین حرف را زد. اشرف غنی همین حرف را زد. امروز صبح و یا دیشب هم رئیس جمهور اوکراین هم همین حرف را زد که ما به آمریکا اعتماد کردیم و آنها ما را تنها گذاشتند. همه شان یک حرف زدند. من تعجب می کنم که بعضی از آدم ها چشم شان به غرب اقیانوس اطلس دوخته شده است. مگر آنجا چه خبر است؟
بی وفاتر از اینها که در سال ۱۳۷۳ به حکومت اوکراین تضمین دادند که تو سلاح ها و بمب افکن های راهبردی خویش را از بین ببر. ما امنیت تو را تضمین می کنیم. بعد که تضعیفش کردند و سلاح هایش را از بین بردند آمدند و با همسایه شرقی اش دشمنش کردند. سر مسائل کوچک و بزرگ دشمنی تا امروز و حالا که یک جنگ تمام عیار به وجود آمده است آنهایی که تا دیروز سینه سپر می کردند که ما هستیم. امروز خزیدند و جرات عرض اندام ندارند. بی وفایی یعنی این!
جالب اینجاست که برای حل بحران فرانسه ۳۰۰ میلیون یورو و آمریکا ۶۰۰ میلیون دلار می خواهند سلاح به اوکراین بدهند که بحران حل شود! بی وفاهایی که به دنبال این هستند که جیب های خودشان را پر کنند. بشریت برای آنها معنا ندارد. چندبار دنیا باید اینها را امتحان کند تا شما ببینید؟
به خدا اگر ما نسبت رهبری آگاه مان تابع باشیم و اعتماد داشته باشیم و در صف او قرار بگیریم. والله العظیم که شکست ناپذیر خواهیم بود
بیاییم در مسیر رهبری آگاه قرار بگیریم که بعثت پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم یعنی این. یعنی جامعه در صف تبعیت از رهبری بصیر قرار بگیرد. رهبر روشن، حکیم و عالم اگر در راس زمامداری در مملکت باشد اجازه اعوجاج نخواهد داد. آن حکومت در آن بن بست و کاسه چه کنم؟ چه کنم؟ معنا ندارد.
لذا امیرالمومنین امام علی علیه السلام فرمود: خدا به وسیله پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم گسست ها را حل کرد. آنهایی که دنبال گردن کشی بودند را پایین کشید. مشکلات را مرتفع کرد. امور را تسهیل کرد. خدا به وسیله پیغمبر ناهمواری ها را برای شما هموار کرد. به خدا اگر ما نسبت رهبری آگاه مان تابع باشیم و اعتماد داشته باشیم و در صف او قرار بگیریم. والله العظیم که شکست ناپذیر خواهیم بود. در این چهل و سه سال ثابت شده است. امیدوارم که خدای متعال به همه ما توفیق دهد که قدر حاکمیت دین، اسلام و زعامت ولی فقیه عالم،آگاه، عادل، مدیر، مدبر و حکیم را بدانیم.
نکاتی هم پیرامون مسئله حق آبه هست که لازم می بینم خدمت شما عرض کنم
در هفته گذشته الحمدلله مسئولان گزارشاتی دادند و نکاتی را فرمودند و از صدا و سیما هم شما مشاهده کردید. مسئولین ارشد کشوری بعضا نسبت به حق آبه صحبت هایی کردند. گرچه برخی از آنها هم می تواند حاشیه هایی به آن وارد شود ولی ممنون هستیم از اینکه پیگیری می کنند. اما گاهی ابهاماتی است که باید این ابهامات را روشن کنند. هفته گذشته عرض کردم که برای مردم واضح حرف بزنید. بعضی از مسئولین با بنده تماس گرفتند و توضیح دادند. از ایشان ممنون هستم ولی بنده توضیح نمی خواهم مردم توضیح می خواهند. البته به مردم عزیز منتقل خواهیم کرد ولی مردم توضیح دقیق و واضح می خواهند.
دیپلماسی قوی در جریان است اما به نظر می رسد که این دیپلماسی هنوز جواب نداده است.
آنچه که به بنده گزارش داده شد. هم برخی از آقایان نمایندگان مجلس و استاندار محترم و عزیزانی که مطالبی فرمودند. ما هم با اعتماد به عزیزان به شما عرض می کنیم که دیپلماسی قوی در جریان است اما به نظر می رسد که این دیپلماسی هنوز جواب نداده است. اینکه سه ماه شما مذاکره کنید. ما بیست سال است که درگیر خشکسالی هستیم. سوال اول این است که چرا سه ماه است که مذاکره؟ بله طالبان تازه آمده است باید آنقدر مستحکم حرف بزنیم که مسائل حل شود. لذا باز هم ضمن تشکر از پیگیری های مسئولین عزیز از ایشان خواهش می کنم که کاملا در موضوع نسبت به ابزاری که در دست دارند جدی فکر کنند و مجامله هم نداشته باشند.
حساب مردم نجیب افغانستان را از این گروهک طالبان و امثال اینها جدا می دانیم.
ما حساب مردم نجیب افغانستان را از این گروهک طالبان و امثال اینها جدا می دانیم. مردم مومن و مسلمان افغانستان هرگز نمی خواهند که در صف یزیدیان قرار بگیرند. آنهایی که آب به روی مردم بستند در تاریخ بدنام شدند. قرن ها است که مردم آنها را لعن و نفرین می کنند و دچار عذاب الهی شدند. ما می دانیم که مردم شریف افغانستان در خط این توطئه نیستند. این توطئه خطش معلوم است لذا ما حساب مردم عزیز افغانستان را جدا می کنیم و این برای ما یک اصل است. آنها را برادران خودمان می دانیم و مردم ما دهها سال به این عزیزان محبت کردند. باز هم محبت می کنند و در این محبت کردن ما تردید نداریم.
در جنگ صفین سپاه معاویه آب را به روی سپاه امیرالمومنین امام علی علیه السلام بست اما وقتی سپاه آقا وارد معرکه شدند و آب را پس گرفتند حضرت فرمود: اجازه بدهید آنها هرچه آب می خواهند بردارند. مرام ما این است. حال مرام آنها مثل بنی امیه است باشد. درست است که این گروهک و امثال شان اموی فکر می کنند اما ما علوی عمل می کنیم و اگر می خواهند بدانند عمل علوی چیست؟ بروند و تاریخ را ببینند.
طالبان چشمش را باز کند و ببیند و شک نکند که در روز خطر اولین کسی که به آنها خیانت می کند همین آمریکایی ها است
ببینید آنچه که اتفاق افتاده است که بند و سد زدند و این شیطنت ها را کردند. چه کسی اینها را آورد؟ آیا غیر از این است که اشرف غنی را آمریکایی ها بر مسند قدرت نشاندند؟ آیا غیر از این است که آمریکایی ها افغانستان با طالبان معامله کردند. طالبان چشمش را باز کند و ببیند و شک نکند که در روز خطر اولین کسی که به آنها خیانت می کند همین آمریکایی ها است کما اینکه به اوکراین خیانت کردند. کما اینکه به همان اشرف غنی قبل از شما خیانت کردند.
اطلاعاتی که از آن طرف مرز می آید گاهی ضد و نقیض است. یک روز می گویند مشکل فنی است. یک روز می گویند زمین خشک است. یک روز می گویند موانع است. بند کمال خان را شما با کنید و در این دهها کیلومتری که آب باید بیاید بیست بند دیگر بزنید این آب تا صبح قیامت هم به ایران نمی رسد. موانعی که هست چقدر آن طبیعی است؟ و چقدر آن دست ساز است؟ کانال های انحرافی که بین بند کمال خان تا اینجا زده شده است را چه کسی می خواهد پاسخ دهد؟ هر چقدر هم که آب بیاید هیچ گاه به اینجا نمی رسد. ما نصیحت می کنیم که این بی وفایی به زودی زود گریبان شما را خواهد گرفت. و آن روز اربابانی که امروز پشت خط های تلفن شما را عزم تان را جزم می کنند که به بی عهدی و بی وفایی ادامه دهید مطمئن باشید که آن روز آنها در کنار شما نخواهند بود. شاه خیلی به آنها خدمت کرد اما وقتی سرطان داشت حتی اجازه ندادند که در کشورشان مداوا شود. حسنی مبارک پشت تلفن گریه کرد که کمکم کنید. جوابش را ندادند. قذافی با همه وجود دست بوسشان بود. تحویل نگرفتندش. طالبان که چیزی نیست. یک گروه چند هزار نفره و آن هم یکی از قبایل و طوایف افغانستان است. ما اطلاع داریم که مردم افغانستان از این گروه راضی نیستند. به نظر می آید که این گروه با چالشهای سنگین امنیتی هم مواجه خواهد شد. پل ها را پشت سرشان خراب نکنند و محبت مردم ایران را طوری جواب دهند که دیگران آنها را به بی وفایی محض قضاوت نکنند.
حواسمان جمع باشد…
دشمن هم فعال است و در فضای مجازی گاهی قطعاتی ساخته می شود تا احساسات مردم ما را نسبت به مردم افغانستان منفی کند اینها را هم باید حواسمان جمع باشد. دشمن بیدار است و توطئه می کند.
بحثی هم در باب صابری است که خاکریز زدند و خاکریز های خودمان اجازه نمی دهد. این را هم از مسئولین امر خواهش می کنم تا شفاف و واضح جواب دهند. ما هم ان شاءالله تلاش می کنیم که برویم و مسائل را از نزدیک ببینیم و اگر نکته ای قابل ذکر باشد در نمازجمعه به فضل خدای متعال عرض خواهم کرد.
خطابم اول به مسئولان و دوم به مردم عزیز است که اجازه ندهید کسانی از این نمد برای خودشان کلاه ببافند. کسانی که ثابت کردند که در بزنگاه هایی به دنبال باج گرفتن از نظام اسلامی هستند. به اسم مذهب، قومیت و به عناوین مختلف. اجازه ندهید که اینها بیایند و در این شلوغی بگومگوها و در زمان حل شدن مسئله خودشان را ناجی این موضوع معرفی کنند. حل شدن این مسئله فقط به دست نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهد بود. وظیفه نظام است و این کار را می کند. احدی حق ندارد که از این نمد برای خودش کلاهی درست کند. فردا یک کسی و از یک گوشه ای بلند شود و بداند که چهار یا پنج روز دیگر آب می آید. پشت تریبونی برود و بگوید: برادران طالبان آب را باز کنید. بعد هم مثل معجزه موسی. بعد هم همه جا پر شود که دیدید فلانی گفت آب را باز کنید. باز شد. این مسئله دارد پیگیری می شود و اتفاق خواهد افتاد ولی به نزدیکی آن که برسد خیلی ها دوست دارند که این قبا را به تن خودشان ببینند که ما باز کردیم. آبی بیاید که ان شاءالله می آید از برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی ، نظامی که بر پایه ولایت فقیه استوار است این اتفاق خواهد افتاد و نظام هم وظیفه دارد و هیچ منتی سر مردم ندارد و باید این کار را بکند و می کند. اما آنهایی که خودشان هم می دانند و می فهمند که بنده با چه کسی صحبت می کنم مراقب باشند از این نمد برای خودشان به دنبال بافت کلاه نباشند که قطعا مردم فهمیده تر از آنی هستند که برخی فکر می کنند.