در هفته گذشته عرض کردم که برای جبران خسارت کشاورزان، دامداران و صیادان ستاد بحران تشکیل بدهید در طول این هفته ندیدیم که صدایی از مسئولی بلند شود

به گزارش روابط عمومی دفتر امام جمعه شهرستان زابل خطبه های نمازجمعه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ به امامت حجت الاسلام والمسلمین مجتبی عزیزی امام جمعه شهرستان زابل به شرح ذیل است:

خطبه اول:

حاج آقا عزیزی پس از توصیه و سفارش به رعایت تقوا و حدود الهی بیان نمودند:

علی بن ابیطالب علیه السلام در زیر این آسمان کبود با هیچ کسی قابل مقایسه نیست. اگر هم تاریخ ظالمانه علی علیه السلام را یک سمت گذاشت و کسانی را هم یک سمت گذاشت این جهل بود و ظلمی بود که به این خورشید روا داشت. در زمان تولد کعبه آغوش خودش را برای تولد او باز کرد. سینه کعبه شکافت تا این دردانه خلقت به دنیا بیاید. خدا خانه خودش را زایشگاه او کرد. مادرش وارد کعبه شد و ملائکه الهی دور این مادر و فرزند بودند. سه روز و سه شب در خانه خدا میهمان خدا بود. بعد ما این شخصیت را باید کنار چه کسی قرار بدهیم؟ بعد از سه روز سینه کعبه شکافت و خورشید علی علیه السلام نمایان شد.

وقتی نبی مکرم اسلام حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم این گوهر وجود را دید همان روز او را در آغوش گرفت و نامش را علی گذاشت. مادرش نامش را حیدر گذاشت. مدتی گذشت ابوطالب ده پسر داشت. توانش شاید نمی رسید لذا برخی از بنی هاشم فرزندان او را عهده دار شدند و کفالت کردند. اینجا بود که این بچه در کنار پیغمبراکرم قرار گرفت.

علی علیه اسلام از روز اول شاگرد مکتب بندگی رسول خدا شد. هرگز از پیغمبراکرم جدا نشد. صبح و شب در کنار رسول خدا بود و اگر درد و نگرانی داشت اول کسی که کنارش بود پیغمبراکرم بود. این بچه رشد کرد و تربیت شد. رسول خدا فرمود که خدا من را تربیت کرد و من علی را تربیت کردم. می فرماید گاهی پیغمبراکرم غذا به دهانم می گذاشتند. تا احساس می کرد گرسنه ام برایم غذا تهیه می کرد. از همان روز اول رسول خدا علی را تربیت کرد و رشد داد. ده سال بیشتر نداشت که وجود قدسی رسول خدا در غار حرا به مقام رسالت رسید. فرمود: من اول کسی بودم که با پیغمبر نماز خواندم.

زمانی که دیگران دور بت های سنگی و چوبی می چرخیدند و عبادت می کردند. علی علیه السلام با خدا نجوا می کرد. لحظه ای مشرک نشد. لحظه ای دست از خدا بر نداشت. تربیت شد و رشد کرد و بالا آمد. آنقدر که پیغمبراکرم فرمود: علی جان خون تو خون من است و گوشت تو گوشت من است. استخوان تو استخوان من است. آنقدر به شمس جمال نبوی نزدیک شد که پیغمبراکرم فرمود: علی جان من است.

در مکه در دوران غربت نبی مکرم اسلام این علی بود که پیغمبراکرم را تنها نگذاشت. همراه پدر بزرگوراش جناب ابوطالب که صادق آل محمد فرمود: اگر ایمان ابوطالب در یک کفه ترازو و ایمان همه خلق در کفه دیگری باشد ایمان ابوطالب به بقیه می چربد. اگر عده ای نسبت به جناب ابوطالب بغض دارند و ایشان را می گویند که کافر از دنیا رفته است. ابوطالب موضوعیت ندارد آنها بغض علی دارند.

وقتی که رسول خدا اراده کرد که از مکه به مدینه مهاجرت کند فرمود: علی جان در رخت خواب من بخواب. با ایمان راسخ و قلبی مطمئن فرمود: در آن شب لحظه ای نترسیدم. در عظمت اینکه علی علیه اسلام جای پیغمبر خوابید این حدیث را تقدیم می کنم. اولا قرآن کریم آنقدر با شکوه از علی علیه السلام حرف می زند که قابل وصف نیست. در این مورد می فرماید: ” وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ” یک آدم هایی هستند که همه هستی خویش را به خدا می دهند و او علی علیه السلام است.قرآن کریم کتاب مدح امیرالمومنین امام علی علیه السلام است. غیر از این نیست.

مرحوم علامه مجلسی در بحار این حدیث شریف را نقل می کند دارد که در روز قیامت وقتی که حسابرسی انجام می شود و اتفاق می افتد عده ای هستند که از حیث اعمال جا دارد که وارد بهشت شوند اما یک مشکلی دارند که حق الناس بر عهده ایشان هست. مانع دارند. ندا می آید که حق الناس باید ادا شود. ندا می آید که چه کسانی از ایشان طلب دارند و آنها می آیند. آنها هم می گویند که ما اعمال اینها را می خواهیم. اگر اعمال اینها به آنها داده شود دیگر ثروتی برای نجات در قیامت ندارند. رفقا مراقب باشیم که ثروت ما همین نماز و روزه است. ثروت ما صدقه و کار خیری است که می کنیم. مبادا به خاطر حق الناس این ثروت را از دست بدهیم.در این حین ندا می آید که ای اهل قیامت آیا کسی هست که بیاید و این گرفتاران را نجات دهد؟ آیا کسی هست که این مومنین را که باید به خاطر حق الناس به جهنم بروند نجات بدهد؟ می فرماید در این زمان وجود مقدس امیرالمومنین امام علی علیه السلام می آید. عرض می کند که خدایا  من آمدم که اینها را ضمانت کنم. چرا علی جان؟ عرض می کند که خدایا اینها شیعیان من هستند.

آدم باید امامی داشته باشد که روز قیامت به دردش بخورد نه امامی داشته باشد که خودش در روز قیامت گرفتار باشد. آدم باید امامی داشته باشد که وقتی به مغزش ضربه می خورد و فرق سرش را دوتا می کند. دست می برد زیر خون و خون را به محاسنش می زند. می گوید فزت و رب الکعبه. امیرالمومنین علیه السلام که بود؟ می شود این را فهمید؟

خوش به حال آن کسی که دلش در گرو مهر علی علیه السلام است و محبت علی را با کسانی که در برابر علی علیه السلام شمشیر کشیدند مخلوط نکرد و نمی کند. نور و ظلمت با هم جمع نمی شوند. علی علیه السلام می گوید خدایا من هر چه اینها بخواهند حاضرم بدهم. طلبکارها از امیرالمومنین علیه السلام یک چیز می خواهند. علی جان ما از حق مان گذشتیم. اما به جای گذشتن از حق مان از شما ثواب یک نفس تان در شبی را می خواهیم که جای پیغمبر خوابیدید. علی بن ابیطالب کسی است که یک ضربه شمشیرش از عبادت جن و انس بالاتر است. وقتی یک ضربه شمشیر امیرالمومنین این قدر ارزشمند است ثواب دو رکعت نماز او چقدر ارزش دارد؟ گریه شبانه علی علیه السلام چقدر ارزش دارد؟

علی بن ابیطالب که افطارش را به مسکین می دهد همه عالم مدحش می کنند خدا هم مدحش می کند. خیلی ها صدقه دادند برای چه کسی بابت صدقه ای که داد هجده آیه قرآن نازل شد؟ برای چه کسی بابت دادن یک انگشتر در حالت نماز آیه قرآن نازل شد؟ کدام مجاهد فی سبیل الله را شما سراغ دارید که قرآن با شکوه ترین آیات را در مدح او گفته باشد. مگر یادمان رفته است که در احد آنقدر در کنار رسول خدا جنگید که شمشیرش شکست. هفتاد زخم برداشت. وقتی که از احد برمی گشت شمشیر شکسته را آورد و به فاطمه سلام الله علیها داد و گفت فاطمه شمشیر مرا بشوی که به خون دشمنان خدا آغشته است. آن وقت یک عقب مانده بی چاره مفلوک می گوید که علی در احد کجا بود؟ زمانی که دیگران در شیارهای احد دنبال مفر می گشتند علی علیه السلام وسط میدان بود. شما کور هستید که نمی بینید.

مگر تاریخ فراموش کرده است که پیغمبراکرم فرمود: علی جان صحنه خیبر صحنه خودت هست. تاریخ فتح خیبر را فراموش می کند؟ مگر تاریخ فراموش می کند آن لحظه ای را که عمر بن عبدود از آن گودال پرید و این طرف خندق پرید و فریاد زد: ای مسلمانان عاشق بهشت بیایید من شما را به بهشت می فرستم. ای کسانی که عاشق جهاد هستید بیایید من با شما مبارزه کنم و مرا به جهنم بفرستید. قرآن می فرماید:” إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا” یادتان رفته است که از ترس چشمانتان از حدقه بیرون می آمد و قلب هایتان از گلویتان بیرون می زد و کسی جرات نکرد که صدایش در بیاید. سه بار علی بن ابیطالب عرض کرد: یا رسول الله اجازه بدهید بروم عمر را ساکت کنم. آن روز که دیگران چشم هایشان از حدقه در آمده بود علی علیه السلام وسط میدان بود.اف بر این روزگار که علی علیه السلام را نشناخت. آنقدر که فرمود: خدا علی را از شما بگیرد. آروزی مرگ می کرد. در مظلومیت امیرالمومنین علیه السلام همین بس که او را هم رده کسانی قرار می دهند که آدم از تصورش هم ناراحت می شود.

خطبه دوم:

حاج آقا عزیزی پس از توصیه و سفارش به رعایت تقوا و حدود الهی بیان نمودند: ان شاءالله عمل و رفتار و گفتار و اندیشه ما همه بندگی باشد. دوری و اجتناب از معاصی و گناه همیشه سرلوحه باشد. خداوند ان شاءالله روزی کند که دامان ما همیشه از گناه پاک باشد و همیشه کیسه بندگی پر از معرفت الله باشد.

در هفته گذشته خیلی ها مطالبی را با ما مطرح کردند که گاهی اوقات نکات و شبهاتی نسبت به برخی از اقدامات در بعضی از ادارات صورت می گیرد و حضرات محترم ائمه جمعه در سیستان هم تذکراتی می دهند.

مسئولین با مردم حرف بزنند و شفاف سازی کنند.

 اولا عرض بنده این است که آقایان ائمه جمعه که تذکر می دهند از سر دغدغه مندی و دلسوزی تذکر می دهند. نه با کسی غرضی دارند و نه خدایی نکرده به دنبال جنجال و ناامید سازی هستند. از آن طرف هم آقایان مسئولین لطف کنند و واقعا مسائل را شفاف نمایند و بیایند و به مردم گزارش بدهند. وقتی از آقایان توضیح خواسته می شود واقعا توضیح دهند و برای مردم شفاف کنند. این حرف نزدن بعضی از مسئولین با مردم تبعات دارد و باید تبعات آن را بپذیرند.

البته قرار شده است که عالی ترین مقام مسئول در دستگاه هایی که در استان سوالی راجع به ایشان هست دعوت شوند و در جمع ائمه محترم جمعه سیستان و سوالات مردم پرسیده شود و این عزیزان پاسخ بدهند. همین جا خواهش می کنم از همه آقایان که بیایند و با مردم حرف بزنند. حال چه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی که نکته ای در خطبه های هفته گذشته زهک توسط برادر عزیزمان جناب حاج آقای پوراندخت طرح شد و چه دیگر مسئولین. ما آغوشمان باز است که عزیزان بیایند و شفاف سازی کنند. از ایشان استقبال می کنیم و در خدمت ایشان خواهیم بود. آنچه که عرض می کنم از طرف ائمه جمعه محترم سیستان دعوت رسمی است که ان شاءالله همه مسئولین هم این را خواهند شنید و مسئولین محترمی هم که الان حضور دارند حتما به رده های بالاترشان منتقل بفرمایند که ما هم در نمازجمعه و هم در جلسه با ائمه محترم جمعه سیستان آمادگی داریم که در خدمت آقایان باشیم.

مسئول با هر گرایش سیاسی اگر خادم مردم باشد ما او را تقویت و کمک می کنیم. اما اگر مردم از مسئولی راضی نباشند آقایان انتظار نداشته باشند که ما توجیح المسائل آنها باشیم، این شدنی نیست.

البته در هفته آینده دو نفر از مسئولین عزیز خواهند آمد و با ائمه محترم جمعه سیستان جلساتی برگزار خواهند کرد که ان شاءالله حضرات گزارش آن جلسات را حتما به سمع و نظر مردم خواهند رساند. ما در پیگیری مسائلی که به مردم مرتبط می شود کاملا جدی هستیم. احترام همه را حفظ می کنیم و در خدمت شان هستیم. هر مسئولی که برای مردم قدم بردارد دستبوس او هستیم. مسئول با هر گرایش سیاسی اگر خادم مردم باشد ما او را تقویت و کمک می کنیم. اما اگر مردم از مسئولی راضی نباشند آقایان انتظار نداشته باشند که ما توجیح المسائل آنها باشیم، این شدنی نیست.

در روزهای گذشته معاونین استاندار سیستان و بلوچستان تشریف آوردند و نکاتی مطرح شد. ما هم واضح و شفاف مسائل را به آقایان مطرح کردیم. همه ما می گوییم که نباید مردم را ناامید کرد اما گاهی اوقات می بینید که یک مسئول دستگاه اجرایی با یک جمله امید مردم را قطع می کند و بقیه با بدوند تا بتوانند این را حل کنند.آب کم هست اما اینگونه نیست که دو ماه یا سه ما و یا چهار ماه دیگر رو به قبله شویم. این حرف ها را چه کسی گفته است؟ الحمدلله دارد کار می شود و خوب هم کار می شود. گزارشات نو به نو می رسد و اتفاقاتی است که در حال رخ دادن است. ان شاءالله به زودی بخشی از اینها به سمع و نظر شما خواهد رسید و بنا بر این شده است که بعضی از کارهای بزرگی که در استان اتفاق می افتد نو به نو و ماه و ماه گزارش گرفته شود و در نمازجمعه به سمع و نظر شما برسد. از آقایان مسئولین هم به نیابت شما دعوت کردیم و گفتیم که اگر کار قوی و خوبی انجام می دهید بیایید و با مردم در میان بگذارید. مردم هم شما را دعا می کنند.

اگر مسئولی مورد سوال واقع می شود لطفا شفاف سازی کند و با این شفاف سازی اذهان تنویر خواهد شد و اگر قصور و اشکالی در کار هست چه اشکال دارد که از مردم عذرخواهی کند.

لذا اگر مسئولی مورد سوال واقع می شود لطفا شفاف سازی کند و با این شفاف سازی اذهان تنویر خواهد شد و اگر قصور و اشکالی در کار هست چه اشکال دارد که از مردم عذرخواهی کند. گاهی اوقات به بعضی ها برمی خورد که به ایشان می گویند عذرخواهی کنید. بنده امام جمعه این شهر هستم و ممکن است در برخوردی بد برخورد کنم و یا در پیگیری کاری کوتاهی کنم. قبل از آنی که فردای قیامت بایستم سرپا و جواب تک تک شما را بدهم. اینجا بگویم ببخشید و من همین اندازه می توانستم. به خدا چیزی از بنده کم نمی شود.

هر کسی که مسئول بود لزوما خطاکار نیست. چرا باید او را بیگانه پنداری کنیم؟ اسلام به ما می گوید که حسن ظن داشته باشیم.

ما دو اشکال داریم و این اشکال را یک طوری باید حل کنیم.  اول اینکه بین ما یک چیزی جا افتاده است. کسی که مسئول می شود انگار بیگانه می شود. این آقایی که مثلا مدیرکل فلان اداره است تا همین چهار یا پنج سال پیش در کوچه و خیابان های زابل بود. بچه خودتان است. حال یک عنوانی به اسم او اضافه شده است و وظیفه ای به عهده او گذاشته شده است. چرا باید او را بیگانه پنداری کنیم؟ این به نظر بنده غلط است. هر کسی که مسئول بود لزوما خطاکار نیست. اسلام به ما می گوید که حسن ظن داشته باشیم.

جنابعالی که مسئول شدید معنایش این است که نوکر و خادم مردم هستید. وقتی مردم از شما سوال دارند باید به آنها پاسخ بدهید.

بعضی از مسئولین عزیز وقتی ظواهر میز و صندلی و دفتر را می بینند حس می کنند که نباید دیگر با کسی حرف بزنند. نه برادر من این نیست جنابعالی که مسئول شدید معنایش این است که نوکر و خادم مردم هستید. وقتی مردم از شما سوال دارند باید به آنها پاسخ بدهید. اگر هم به شما انقاد می شود سریع سر این پله نروید که به اسلام و نظام و انقلاب و ولایت و خدا و پیغمبر توطئه می کنند.

هم ما باید نگاه ما به مسئولین توام به حسن ظن باشد. چون اینها بچه های خودمان هستند. اینها بچه های همین انقلاب هستند و در همین نظام رشد کردند. هم آقایانی که به مسئولیتی می رسند باید خیلی مراقب و مواظب باشند و مردم را ولی نعمت بدانند. به مردم حق بدهند که از آنها سوال کنند و نظارت بر آنها داشته باشند. به مردم حق بدهند که نسبت به اعمال و رفتار آنها حساس باشند.اتفاقا معنایش این است که مردم آنها را دوست می دارند که به ایشان حساس هستند. آقایان مسئولین شما بچه این مردم هستید و مردم ولی نعمت شما هستند.

بزرگترین مشکل این است که آقایان مسئولین نمی آیند با مردم درست حرف بزنند.

بزرگترین مشکل این است که آقایان مسئولین نمی آیند با مردم درست حرف بزنند. در همین مسئله حق آبه چند ماه است که داریم صحبت می کنیم؟ نماینده محترم ولی فقیه که باید صمیمانه از ایشان تشکر کنم چندین نوبت است که راجع به حق آبه در خطبه های نمازجمعه صراحتا صحبت می کنند. قبلا هم عرض کردم ما در موضوع حق آبه گرفتار دیپلماسی وعده شده ایم. تازه بعد از این همه سر و صدا و اتفاق تلخ و شیرین معاون اول رئیس جمهور نامه نوشته اند که ویژه پیگیری کنید. خسته نباشید! بیست است که مردم در خشکسالی هستند.

در هفته گذشته عرض کردم که برای جبران خسارت کشاورزان، دامداران و صیادان ستاد بحران تشکیل بدهید در طول این هفته ندیدیم که صدایی از مسئولی بلند شود.

در سال زراعی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ آب نیامد. کشاورزی که کشت و کارش منوط به حق آبه است خسارت او را چه کسی باید جبران کند؟ برود دزدی کند؟ برود گدایی کند؟ یا ما در گرفتن حق آبه کوتاهی کردیم یا آبی نبوده است که مطالبه کنیم. در هر دو حال این حاکمیت است که باید جواب کشاورز را بدهد. در هفته گذشته عرض کردم که ستاد بحران تشکیل بدهید. در طول این هفته ندیدیم که صدایی از کسی بلند شود. وقتی شما پاسخ نمی دهید توقعی هم نباید داشته باشید. گرچه بنا نیست در خطبه ها مسائلی گفته شود که خدایی نکرده نقار ایجاد کند. خطبه نمازجمعه جای بیان مطالبی است که قوام ایجاد کند اما بنده توصیه و خواهش می کنم که بیایید و با مردم حرف بزنید و به کشاورز توضیح بدهید.

اینکه از آب کوچ کنیم و به سمت تجارت و صنعت برویم. این خیلی عالی است اما اگر بخواهد موضوع حق آبه را به فراموشی بسپارد خوب نیست. حق آبه حق ما است. چرا نباید حق مان را بگیریم؟

جدیدا هم یک ادبیاتی به وجود آمده است که البته از جهتی خیلی خوب است. که ما باید از آب کوچ کنیم و به سمت تجارت و صنعت برویم. این خیلی عالی است و دیدگاه خوبی است اما اگر بخواهد موضوع حق آبه را به فراموشی بسپارد خوب نیست. حق آبه حق ما است. چرا نباید حق مان را بگیریم؟ اگر حق ما است که هست بیایید و شفاف بگویید. سه ما است که داریم مذاکره می کنیم و بعد هشدار دادیم که این هنر نیست. آقای وزیر، معاون وزیر و یا رئیس می آید می گویند ما به شکل جدی داریم پیگیری می کنیم. کجاست؟ مراد شما از کلمه جدی چیست؟

اساسا بند کمال خان ساخته شد تا آب به سیستان نرسد. مسیر رود هیرمند دچار تغییر شده است.

نقشه های ماهواره ای را ببینید اساسا بند کمال خان سدی برای ذخیره آب نیست. سدی برای انحراف آب است. اساسا بند کمال خان ساخته شد تا آب به سیستان نرسد. نقشه های ماهواره ای را مشاهده کنید از بهمن ماه گذشته چقدر آب از سد کمال خان به سمت گود زره منحرف شده است؟ چند صد میلیون مترمکعب به سمت گود زره رفته است؟ اساسا مسیر رود هیرمند دچار تغییر شده است. مسئله حق آبه همانطور که نماینده محترم ولی فقیه در استان سیستان و بلوچستان گفتند برای ما حیثیتی است. اصلا فرض اینکه ما به آب هیرمند نیازی نداشته باشیم نباید حق مان را بگیریم؟ در حالی که نیاز داریم. خیلی خوب مثلا از کشاورزی به سمت صنعت کوچ کنیم. بسم الله چند کارخانه در سیستان داریم؟ بعد بیست سال خشکسالی تازه به این فکر افتادیم که صنعت را رونق بدهیم؟ در این بیست سال چه می کردیم؟ زمانی ما باید در تجارت به سمت مرز حرکت کنیم که اعلام شود و عمل شود که تمام کسانی که در این شعاع زندگی می کنند می توانند مراوده مرزی داشته باشند و مرتبا خرید کنند و فروش داشته باشند. روی کاغذ نوشتن که کار سختی نیست. مردم باید کار عملی ببینند. مردم باید ببینند که شما دارید چه می کنید.

رسانه ها مرتبا از مسئولین راجع به طرح ها و برنامه ها سوال کنند و پیگیری داشته باشند.

رسانه ها باید بروند از مسئولین راجع به طرح ها و برنامه ها سوال کنند مثلا از روزی که چاه ژرف حفر شده است و این آب به سطح زمین آمده است رسانه ها نباید قطره ای از این آب را رها کنند. پیگیری داشته باشند. اگر گفته می شود که آب دریای عمان دارد منتقل می شود امروز رسانه برود و سوال کند و ببیند که همین الان دارید چه می کنید؟ مثلا در چابهار تجهیز کارگاه کرده ایم. با رسانه های چابهار هماهنگ شود که بروند نقطه ای را که آقایان می گویند تجهیز کارگاه کردند ببینند و گزارش تهیه کنند و برای ما بفرستند. ما نمی خواهیم بگوییم که خدایی نکرده کذبی می گویند. رسانه باید چشم بیدار باشد. الحمدلله رسانه های سیستان رسانه های خوبی هستند. خوب پیگیری می کنند. نو به نو پیگیری های شان را می بینم.

آقایان مسئولین برای مردم آنطور کار کنید که شب اول قبر وقتی سراغ تان آمدند سینه سپر کنید. خدا به شما فرصتی داده است در این فرصت به بهترین خلق خدا خدمت کنید.

کشاورزان ما خیلی هایشان در سال زراعی گذشته چیزی نداشتند. به بنده مراجعه می کنند و گریه می کند. مردی که صد نفر سر سفره اش می نشسته است امروز می گوید که دستم خالی است و برای درمان نمی توانم تا مشهد بروم. بنده باید چه واکنشی داشته باشم؟ به این بنده خدا چه بگویم؟ آقایان مسئولین دست شما را می بوسم. بنده خادم شما هستم. برای مردم آنطور کار کنید که شب اول قبر وقتی سراغ تان آمدند سینه سپر کنید. خدا به شما فرصتی داده است در این فرصت به بهترین خلق خدا خدمت کنید. به شیعیان امیرالمومنین علیه السلام خدمت کنید. به کسانی که همه وجودشان را فدای اهل بیت علیهم السلام می کنند. به کسانی که بچه های شان را به سوریه و عراق فرستادند و از حرم اهل بیت علیهم السلام دفاع کردند دارید خدمت می کنید. شما به امتی خدمت می کنید که تا بن دندان پای ولی خودشان ایستادند. چهل و سه سال است که این مردم همه دردها را کشیدند و همه سختی ها را کشیدند. بار همه مشکلات روی دوش این مردم بوده است. به خدا هر لحظه که انقلاب نیاز داشته باشد همین مردم شانه شان را زیر بار مسئولیت دفاع از نظام می برند. چون عقیده دارند. این مردم سزاوار خدمت و نوکری هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.