به گزارش روابط عمومی دفتر امام جمعه شهرستان زابل خطبه های نمازجمعه ۱۳خرداد ۱۴۰۱ به امامت حجت الاسلام والمسلمین مجتبی عزیزی امام جمعه شهرستان زابل به شرح ذیل است:
خطبه اول:
حاج آقا عزیزی پس از توصیه و سفارش به رعایت تقوا و حدود الهی بیان نمودند: سالروز رحلت امام خمینی رضوان الله علیه و قیام خونین ۱۵ خرداد را گرامی می داریم.
همه انبیاء الهی که از ناحیه خداوند متعال مبعوث شدند و اولیای الهی که اوصیای انبیاء بودند مانند اهل بیت علیهم السلام یک ماموریت مشترک داشتند که اگر شرایط اجازه داد و این امکان فراهم شد حکومت صالحان را در زمین ایجاد کنند. این سنت، روش و ماموریت همه انبیاء است. در آیه ۱۰۵ از سوره مبارکه انبیاء می فرماید:” وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ” اینکه می فرماید که ما در زبور نوشتیم و قطعی کردیم و در تورات نوشتیم و حکم کردیم و قطعی کردیم. الان هم که در قرآن می گوییم که زمین به صالحان به ارث می رسد یعنی حاکمیت زمین به صالحان می رسد. یکی از معانی که می شود از این آیه برداشت کرد این است هدف انبیاء همین بود. در تورات، زبور و قرآن کریم آمده است که حاکمیت درزمین حق صالحان است. صالحان باید حق حکومت بر زمین را داشته باشند. بنابراین وحی برای حاکم و حکومت شاخص تعیین کرده است.
حاکم باید صالح باشد و هر دیدگاهی غیر از این دیدگاه خلاف مکتب توحید است. دیدگاهی که می گوید اطاعت حاکم واجب است حتی اگر حاکم فاسق باشد آن دیدگاه خلاف منطق قرآن و ماموریت انبیاء است. لذا شاخص در حاکم صالح بودن است. قرآن می گوید که هدف من این است که صالح به حکومت برسد. پس اگر شخص فاسق حکومت کند آن حکومت از منظر قرآن کریم مردود است. مالی هم که به دست می آورد حرام است. حاکمیت او هم اشکال دارد. حال حاکمیت او هم می تواند در سطح جامعه باشد و یا در سطح استان و یک شهر و یک اداره باشد. حتی کسی که صاحب مغازه ای است و شاگردی دارد او هم حاکمیت دارد و او هم باید صالح باشد. اساس حاکمیت و تسلط وقتی سر جای خودش خواهد بود و وقتی درست خواهد بود که آن حاکم و آن شخص مسلط صالح باشد و اگر صالح نباشد که حاکمیت معنا ندارد.
اگر قرار بود که غیر صالح هم حاکمیت او به رسمیت شناخته شود پس چرا جناب ابراهیم خلیل سلام الله علیه با نمرود جنگید؟ پس چرا جناب موسی علیه السلام با فرعون جنگید؟ چه داعیه ای داشت؟ داعیه این بود که او حاکم فاسق است و برای همین موسی علیه السلام در برابر فرعون ایستاد. برای همین ابراهیم خلیل در برابر نمرود ایستاد. برای همین پیامبران الهی در برابر حکام ظلم و جور و ستم و اصحاب زر و زور ایستادند. منطقی غیر از این نداشت. به همین جهت پیغمبراکرم با مشرکین مکه درگیر شد. والا اگر قرار بود دین با حاکمیت کاری نداشته باشد کجا برای عبادت بهتر از مسجد الحرام و کنار کعبه است؟ مشرکین با نماز پیغمبر کاری نداشتند. مشکل شان این بود که پیغمبراکرم حاکمیت مبتنی بر فسق آنها را نشانه گرفته بود.
چرا همه اهل بیت علیهم السلام ما توسط بنی امیه خبیث و بنی عباس ملعون به شهادت رسیدند؟ و هیچ امام ما به مرگ طبیعی از دنیا نرفتند؟ چرا امام کاظم علیه السلام سالیان سال در زندان و امام صادق علیه السلام بارها تبعید و امام جواد و امام هادی عزیز ما در یک پادگان مانندی نگهداری شوند و آن همه سختی بکشند؟ برای آنکه حاکمیت جور می دانست که اینها هدف شان تشکیل حکومت اسلامی و توحیدی است.
در طول تاریخ این اتفاق افتاد و حکومت حضرت سلیمان سلام الله علیه، حضرت داوود علیه السلام و بعد وجود قدسی نبی مکرم اسلام حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم این حاکمیت را پذیرفتند و تشکیل دادند. امیرالمومنین علیه السلام در سالهای کوتاه، امام مجتبی علیه السلام در زمان بسیار کوتاه اقدام کردند و این حاکمیت را ایجاد کردند و هر کدام از اهل بیت علیهم السلام اگر فرصت پیدا می کردند و شرایط مهیا می شد حتما این کار را می کردند. چرا؟ چون حاکمیت صالح مطابق با عقل است.
حضرت امام خمینی رضوان الله علیه جمله بسیار لطیفی دارند و می فرمایند: تصور ولایت فقیه مساوی با تصدیق ولایت فقیه است. جامعه بدون حاکم نمی شود و حاکم لازم دارد. عقل می گوید حاکم فاسق باشد عادل باشد؟ وجدان می گوید حاکم عاقل باشد یا فاسق باشد؟ طبعا وجدان و فطرت و عقل می گوید که حاکم باید عادل باشد. حاکم عالم باشد یا جاهل باشد؟ عقل و فطرت و وجدان می گوید که عالم باشد. یعنی حاکم باید همانی باشد که قرآن فرمود: ی”َرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ”صالح باشد. صالح کجا پیدا می شود؟ آنجایی که ایمان باشد. لذا در قرآن کریم عمل صالح و ایمان را همیشه در کنار هم می بینید. ایمان و عمل صالح باشد حاکم صالح می شود.
اگر در حاکمیتی می بینید که مشکلی وجود دارد این مشکل از دوری از خداست. شما در قضیه ریزش ساختمان مشاهده می کنید که دهها انسان کشته شدند و عامل اصلی بی تقوایی بود از آن مسئول در شهرداری گرفته تا مهندس ناظر و مهندس طراح و معمار و مصالح فروش و … یک زنجیره بی تقوایی کنار هم قرار می گیرد و جان مردم را می گیرد. اگر قرآن کریم می گوید که حاکمیت در دست آدم صالح باشد به این خاطر است که این اتفاق نیافتد. فرض کنید اگر مامور شهرداری آدم صالحی بود محکم می ایستاد. آن مهندسی که نقشه را کشید به این آیه ایمان داشت و اهل ایمان و عمل صالح بود. می گفتند که خلاف شرع انجام نمی دهیم آیا امروز ما مصیبت زده دهها هم وطن در آبادان بودیم؟ قرآن می گوید که اگر امضای تو ارزش پیدا کرد بدان که باید با تقوا این ارزش را نگه بداری.
انبیاء همواره به دنبال این بودند یک حاکمیت صالحی به وجود بیاید و در مقاطعی در تاریخ این حاکمیت به وجود آمد اما آن هم به دلیل بی تقوایی مردم دوام پیدا نکرد. اگر آنهایی که در سقیفه جمع شدند از خدا می ترسیدند هیچ وقت امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم تکه و پاره نمی شدند.
خطبه دوم:
حاج آقا عزیزی پس از توصیه و سفارش به رعایت تقوا و حدود الهی بیان نمودند:
ضمن تشکر از مسئولین عزیز که تشریف می آورند و مسائل را تبیین می کنند. کشاورزان بسیاری به ما مراجعه کردند و گلایه های زیادی دارند. البته چند نوبت هم بنده و هم عزیزان ائمه جمعه سیستان نسبت به مسائل کشاورزان مطالبی را گفتیم و حتی درخواست شد تا ستاد بحران سیستان تشکیل شود اما مسئولین ارشد استانی ما را در این حد ندیدند که پاسخی بدهند. البته اشکالی ندارد ما هم گلایه ای نداریم. ایشان می دانند و مردم، حتما با مردم ارتباط می گیرند و صحبت می کنند.
بعضی از افراد می گویند که حاج آقا چه فایده دارد؟ شما سه یا چهار بار در خطبه می گویید اما اتفاقی نمی افتد! یا بنده بلد نیستم حرف بزنم و یا بعضی از حضرات آقایان یک چیزی در گوش شان هست که نمی گذارد تا بشوند اما این درد دل مردم که در جمعه ها گفته می شود حتما توسط ملائکه الله ثبت و ضبظ خواهد شد و هیچ سخنی به هر حال بدون پاسخ نخواهد ماند.
ما مشتاق هستیم و خوش حال می شویم که مسئولین محترم که می دانیم خدمت می کنند و زحمت می کشند بیایند و با مردم حرف بزنند. بنده این موضوع را بارها عرض کرده ام. مسئولین با مردم حرف بزنند و مشکلاتی را که دارند را با مردم طرح کنند و مشکلات مردم را هم از نزدیک ببینید و بشنوید. وقتی امام جمعه ای سه یا چهار بار تذکری را تکرار می کند و یا چند امام جمعه می گویند لابد خبری هست.
حقیقتا دامداران در سیستان مشکل دارند. این مسئله را باید با چه زبانی بگوییم؟ بنده به فارسی واضح می گویم که دامدار و کشاورز در سیستان مشکل دارند. لطفا کسی به ما پیام هم ندهد که حاج آقا چرا مردم را ناامید می کنید؟ مردم امیدوار هستند. مردم به خدا امیدوار هستند. مردم به نظام اسلامی امیدوارند. مردم به درایت رهبر عزیزشان امیدوارند. اما شما وظیفه دارید که اگر می توانید برای مردم کاری کنید انجام دهید و اگر نمی توانید و می خواهید برای مردم انجام دهید بیایید و به مردم بگویید و اگر نمی توانید استعفا دهید. مگر اسلحه و خنجر گذاشته اند که شما مسئول و رئیس بمانید؟ این مردم توجه و پاسخ می خواهند. ممکن است نتوانید یک کاری را انجام دهید ولی همین که مردم بدانند که به آنها توجه می شود خیلی مهم است.
آقایان نتوانستند حق آبه را از طالبان بگیرند. این خیلی زشت و بد است. مردم ناراحت هستند. آیا نباید مردم ناراحت باشند از اینکه فقط بلد هستید بروید حرف بزنید و مذاکره کنید. برادر من مردم از شما آب می خواهند مذاکره شما برای مردم آب نشد! همچنان که دولت سابق هشت سال مردم را دنبال برجام دواند و آخر هم هیچ اتفاقی نیافتاد. آیا برجام زندگی مردم بهتر کرد؟ به خدا بدتر شد. همیشه که کار با مذاکره جلو نمی رود. گفتیم مقتدر و قوی باشید. سریع بعضی از آقایان آمدند و پیام هایی دادند که مراقب باشید و حرفی نزنید که آنها حساس می شوند. خوب به جهنم که حساس می شوند. ما هم حساس هستیم.
نماینده ولی فقیه در استان سیستان و بلوچستان بارها و بارها نسبت به حق آبه تذکر می دهد. ایشان هم گفتند که دیگر این ظرف حدی دارد و اگر دیپلماسی شما ضعیف است یک جایی دیگر بس است. ایشان بارها شده است که بنده را در دفترشان خواسته اند و از مسائل سیستان گزارش گرفته اند.
مردم می بینند که حق آبه گرفته نشد اما یک مسئول می آید و توضیح می دهد که درست است که به هر دلیلی حق آبه گرفته نشد اما این را بدانید که در فلان نقطه آب هست چاه زدیم و لوله گذاری کردیم و در این مرحله هستیم و این کارها را انجام می دهیم. و یا مراحل مختلف طرح انتقال آب از دریای عمان به سیستان را به مردم توضیح بدهید. و یا در زمینه حفر چاه های ژرف و عملیات شیرین سازی و اتصال به شبکه آب شرب به مردم توضیح بدهید. وقتی این ها کنار هم قرار بگیرد کجا مردم ناامید می شوند؟ ناامیدی در سخن گفتن دلسوزان نیست، ناامیدی در این است که آقایان بعضی وقت ها حاضر نیستند بنشینند و با مردم حرف بزنند.
بارها عرض کردم که در مصلی های نمازجمعه تابلو بزنید و پیشرفت طرح ها را در جلو چشمان مردم قرار بدهید. آیا می دانید همین الان صدها نفر و بلکه هزارها نفر برای تامین آب سیستان تلاش می کنند. خوب این را به مردم بگویید. اقل این مسئله این است که مردم برای ایشان دعا می کنند. همین الان مثلا دهها نفر تلاش می کنند که علوفه به دامدار سیستانی برسد. این را به مردم بگویید. اینها اطلاعات موشک بالستیک دو هزار کیلومتری که نیست! دامدار و کشاورز است و حق دارد که بداند برای او کاری انجام می دهید.
کشاورز حق دارد که بداند شما دنبال علاج هستید البته علاج هم باید واقعی باشد. بنده خدا هیچ کشتی نداشته است و هیچ گیرش نیامده است. حال برای کمک به او می گویم که بیا به تو وام بدهم. وام بدهی قسطش را از کجا پرداخت کند؟ لذا باید یک راه حل درست و منطقی و دقیق داشت. عرض کردم که آنچه در مورد آب و کشاورزی در سیستان اتفاق افتاده است بحران است و باید ستاد بحران تشکیل شود.
بنده همین جا در حضور مردم عرض می کنم. موضوعاتی برای همیشه در سیستان باید حل شود. مسئله مرز باید برای همیشه حل شود. این مدیر و آن رئیس و این وزیر موافقت نمی کند فایده ای ندارد. مسئله مرز باید حل شود. بنده در همین مکان مقدس عرض می کنم که باید ستاد بحران در سیستان تشکیل شود و تکلیف روشن شود و مردم آگاه شوند.(تکبیر نمازگزاران)
آقایان مسئول کسی نمی گوید که شما کار نمی کنید. کسی نمی گوید که شما خائن هستید. خدا نکند. شما خدمت گذار هستید. کسی نمی گوید که شما نمی خواهید کار کنید. گلایه مردم این است که چرا توضیح نمی دهید. شاید کاری از دستمان بر بیاید. چطور برای دفاع از حرم مردم سینه چاک کردند و رفتند؟ جمهوری اسلامی ، ایران اسلامی حرم است. ای بسا در همین نمازجمعه بلند شوند و بگویند که ما در طرح انتقال آب از دریای عمان به سیستان نذر می کنیم که ده روز کارگری کنیم. کم است اما شدنی است. مردم تا این حد پای کار هستند. انقلاب کار مردم بود. اداره جنگ با مردم بود. فشار و صبر با مردم است. الان بگوییم آقای رئیس در این مورد به خصوص به مردم توضیحی بدهید؟ خبری نیست! نامحرم هستند؟ یکی از آقایان گفت که ما کار را تمام می کنیم بعد حرف می زنیم. لطف کنید همین وسط کار بیایید و بگویید که کار می کنیم. مردم هم قبول می کنند.مردم به همین بی خبری گرفتار شدند و می گویند که سیستان جای ماندن نیست و می رود. نکنید که قصه سهراب دوباره تکرار شود و نوش داروی بعد مرگش شود.
راجع به حق آبه گلایه داریم و هزار بار هم می گوییم که گلایه داریم. ما معتقد هستیم که از ظرفیت های متعدد در نظام اسلامی برای این موضوع استفاده نشد. زمان را از دست دادید. حداقل بیست سال است که این گرفتاری حق آبه هست. این آبی که قرار از دریا به فلات مرکزی ایران منتقل شود سالها پیش رهبر عزیز نظام ما فرمودند که این کارها انجام شود. ای کاش که گوش شنوا داشتید و آن موقع انجام می دادید. الان قطعا سیستان بی نیاز از آب افغانستان بود. هرکدام به یک بهانه نکردید. بعضی ها خدمت حضرت آقا می رسیدندر و ایشان موارد مختلف را می فرمودند. می گفتند چشم حتما! می آمدند و آن کار دیگر می کردند. بعضی ها هم انگار به ولایت فقیه اعتقادی نداشتند. خواهش می کنیم ستاد بحران در مورد مرز، آب تشکیل شود. در مورد آب اطلاع رسانی کنید و برای مردم توضیح دهید.
نمایندگان مجلس باید باید باید مسئله مرز و حق آبه حرف اول و آخرشان باشد. مشکلات مردم حرف اول و آخرشان باشد. منظور شخص خاص و یا دو نماینده سیستان نیست. منظور همه نمایندگان عزیز است. آقایان وظیفه ذاتی شماست که مسائل کلان نظام را پیگیری کنید. قوی و دقیق پیگیری کنید. اگر سوال کردید و وزیر پاسخ قانع کننده نداشت اصلا مجامله نکنید و محکم برخورد کنید. ما موضوعاتی داریم که نمایندگان ما می توانند بابت این موضوعات وزرا را مورد سوال قرار دهند. قوی هم مورد سوال قرار دهندو مجامله هم نکنند و معامله هم نباید بشود. دوره وعده دادن و دوره وعده درمانی و گفتار درمانی گذشته است. مردم کار و عمل می خواهند. رفتار صحیح و درست و اطلاع رسانی دقیق می خواهند.