درس حادثه نفتکش:اولا امریکا رو به افول است و ثانیا عزت نظام مقدس جمهوری اسلامی و اقتدار این مردم است. این مردم با کسی تعارف ندارند. می داند که اگر بزند می خورد./ اگر مقتدر باشید حق تان را خواهید گرفت. اگر مقتدر نبودید هرگز به حق تان نخواهید رسید پس مقتدر باشید.

به گزارش روابط عمومی دفتر امام جمعه شهرستان زابل خطبه های نمازجمعه ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ به امامت حجت الاسلام والمسلمین مجتبی عزیزی امام جمعه شهرستان زابل به شرح ذیل است:

خطبه اول:

حاج آقا عزیزی پس از توصیه و سفارش به رعایت تقوا و حدود الهی بیان نمودند: ایام مصادف هست با سالروز میلاد وجود قدسی آقا و ولی نعمتان امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام، این روز را تبریک و تهنیت عرض می کنیم.

خداوند را شاکر هستیم که در آستانه میلاد مسعود امام رضا علیه السلام خادمین عزیز بارگاه ملکوتی امام رضا علیه السلام ما را به زیارت پرچم بارگاه ملکوتی و نورانی آن امام همام مفتخر کردند. خدا را شاکریم که روزیمان شد که این پرچم که عطر و بوی حرم آقایمان امام رضا علیه السلام را می دهد امروز میهمان مصلی نمازجمعه زابل باشد. نعمت بزرگی است که باید قدرش را بدانیم.پرچمی که اینجا است یک قطعه پارچه و مقداری نخ است و چیز بیشتری نیست. این پارچه و نخ در مغازه پارچه فروشی پیدا می شود اما وقتی پرچم امام رضا علیه السلام می شود باز هم یک پارچه است اما بوسیدنی است و این یک تفاوت است.

 بچه ای به دنیا آمد. حکومتی ها به دنبالش بودند که این بچه را از بین ببرند. مادر بچه را برد و درون یک صندوق گذاشت. صندوق را در آب رها کرد. صندوق در آب رفت. در این صندوق بچه شیرخواره ای به نام موسی علیه السلام بود. این صندوق تا خانه فرعون رفت. خواهر یا همسر فرعون صندوق را گرفت. دید یک بچه در درون صندوق است. گفت این بچه هدیه خدایان نیل است. بچه را گرفت و بزرگ کرد. صندوق را گرفتند و بردند در آن بت خانه ای که داشتند گذاشتند. سالها گذشت و بچه بزرگ شد و حضرت موسی علیه السلام بنی اسرائیل را از دست فرعون نجات داد.

 بنی اسرائیل آمدند و همان صندوق را نگه داشتند. چرا؟ چون آن صندوق یادگار موسی علیه السلام است. جنسش چه بود؟ چوب. چوب صندوقی که موسی در آن بود با چوب های دیگر چقدر فرق دارد؟ واقعا تفاوتی دارد؟ می شود گفت که این چوب یک چوب خاصی بود؟ خیر. اما بنی اسرائیل آن چوب را عزیز داشتند. چون یک روزی موسی در آن صندوق بود. پس اگر موسی در صندوق باشد چوب محترم می شود. زمان گذشت و کفار گمان کردند که این چوب مایه توفیق مومنین است و آمدند و این صندوق را دزدیدند. اتفاقا بنی اسرائیل شکست خوردند. مدتی گذشت کفار به مشکل خوردند. گفتند که از نحوست همین صندوق است. از آن طرف مومنین گرفتار شدند. رفتند پیش پیغمبرشان که یک فرمانده برای ما قرار بده تا برویم و حق مان را از کفار بگیریم. اینها ما و زنان ما را به اسارت گرفتند و جوانان ما را کشتند و زندگی ما را نابود کرده اند حال ما می خواهیم که انتقام بگیریم. پیغمبرشان طالوت را به عنوان فرمانده انتخاب کرد. قبول نکردند و بهانه آوردند اما بالاخره طالوت فرمانده شد. به پیغمبر گفتند که یک آیه یا نشانه ای بیاورید که ما یقین کنیم که طالوت فرمانده است. در آیه ۲۴۸ سوره مبارکه بقره می فرماید:” وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَهَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَهٌ” پیغمبر به بنی اسرائیل گفت: نشانه فرماندهی جناب طالوت این است که صندوق پیش شما می آید.

کفار گفتند صندوق را آتش بزنیم. عده ای گفتند ممکن است در آن جادو باشد. گفتند خراب کنیم. گفتند ممکن است که جادو باشد. آمدند و صندوق را روی گاری گذاشتند و گاری را هم به دو گاو بستند و گاوها را وسط بیابان هی کردند. گفتند هم گرگ ها چیزی گیرشان بیاید و هم صندوق گم می شود. از قضا خداوند متعال دو ملک را فرستاد و این دو گاو را پیش بنی اسرائیل آوردند. یعنی صندوق پیش بنی اسرائیل آمد.

” وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَهَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَکِینَهٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَبَقِیَّهٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ مُوسَىٰ وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِکَهُ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَهً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ” خداوند در این چوب برای شما آرامشی قرار داده است. کجا هستند آنهایی که می گویند تبرک جستن شرک است؟ بعضی از قرآن را قبول دارند و بعضی از آن را قبول ندارند. در دل این تکه چوب خداوند آرامش قرار داد. نه اینکه بگوییم از موسی پیغمبر و هارون در این هست. نه. نشانه هایی از آل هارون و آل موسی در این صندوق است پس این صندوق آرامش بخش است. این غیر از تبرک است؟

این پرچمی که شما می بینید پارچه است. مثلش مثل چیست؟ مثل همان چوب است اما آن چوب با چوب های دیگر فرق داشت. خداوند می گوید که در آن چوب آرامش گذاشته است. چرا؟ به برکت موسی علیه السلام در آن آرامش قرار داده است. همان خدا نمی تواند در این تکه پارچه برای دل شما آرامش بیاورد؟ پارچه هم در قرآن است.کجا؟ به برادرش گفت که این لباس مرا برای پدرم ببر. یعقوب آنقدر گریه کرده بود که نابینا شده بود و تا پیراهن یوسف را به چشمانش زد یعقوب بینا شد. خدا در یک تکه پارچه شفاء قرار می دهد. خدا در یک تکه چوب آرامش قرار می دهد چون مسبب الاسباب است. شفاء از خداست اما خدا این تکه پارچه را وسیله قرار می دهد.

یا امام رضا علیه السلام شما سلطان، ولی نعمت و آقای ما هستید. آقا سیستان تشنه است. به تشنگی سیستان رحم کنید و دعا کنید. شما که پای برهنه برای مرو دعا کردید و باران آمد. این پرچم مقدس حرم منورتان را آیه و نشانه ای برای ما قرار دهید که دعا می کنید عندالله تبارک و تعالی که تشنگی دشت تفتیده سیستان را مرتفع کند.

خطبه دوم:

حاج آقا عزیزی پس از توصیه و سفارش به رعایت تقوا و حدود الهی بیان نمودند:

امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:”  یَنظُرُ المُؤمِنُ إلَى الدُّنیا بِعَینِ الاِعتِبارِ”مومن به دنیا با چشم عبرت نگاه می کند. به هر چیز که نگاه می کند سعی می کند در آن عبرت ها را ببیند. مومن سعی می کند به عمق مسائل توجه کند.

چندی پیش کشور یونان کشتی نفتکش ما را با صدها هزار بشکه نفت توقیف کرد. دادگاهی تشکیل دادند و حکم کرد که نفت کشتی در اختیار آمریکا قرار بگیرد. این کار به دستور آمریکایی ها اتفاق افتاد و یونانی ها هم اطاعت کردند. در ششم خردادماه سپاه و جمهوری اسلامی ایران در یک عملیات تلافی جویانه دو نفتکش یونان را در خلیج فارس توقیف کردند. نفتی را که آنها دزدیده بودند را پس گرفتیم. هجدهم خردادماه در یونان دادگاهی تشکیل شد و حکم دادگاه قبل را لغو کرد و بعد هم خبرگزاری ها منتشر کردند که نفت به غارت برده شده ایران به ایران برگردانده خواهد شد.

سوال اینجاست در طی این یکی دو ماه آمریکا تغییر کرد؟ ما زورمندتر شدیم؟ پس چه اتفاقی افتاد؟ مومن باید به این قصه به چشم عبرت نگاه کند. چه می شود که آنها نفتکش ما را می گیرند و بچه های عزیز سپاه، پاسداران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و لشکریان حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف می روند و دو نفتکش آنها را می گیرند و بعد آنها می گویند تسلیم هستیم. آمریکا همان آمریکا است. ناو هواپیمابر هم کم ندارد. این همان آمریکایی است که در یک شب چهارصد و پنجاه فروند هواپیمای جنگی مدرن و پیشرفته خودش را بالای شهرهای مهم عراق به پرواز در آورد و بمباران کرد. اما این آمریکا نتوانست و نمی تواند که کاری کند.

دو درس در حادثه نفتکش هست اولا امریکا رو به افول است و ثانیا عزت نظام مقدس جمهوری اسلامی و اقتدار این مردم است. این مردم با کسی تعارف ندارند. می داند که اگر بزند می خورد.

دو درس در این حادثه هست که البته قبلا نظایری داشته است. کشتی انگلیسی ، ملوانان آمریکایی و امثال اینها… . اول اینکه حضرت آقا چند سالی است که می فرمایند: آمریکا در حال افول است. این نشانه اش هست. در ماجرای کشتی نفتکش که به قول غربی ها بین ایران و یونان جنگ نفتکش ها اتفاق افتاد. ناوهای هواپیمابر آمریکا هیچ از دستشان بر نیامد. کماندوهای هالیوودی آمریکایی که گربه های ضعیف و نحیفی هستند ولی قاب تلویزیون آنها را پلنگ معرفی می کند هیچ کاری نتوانستند بکنند. توان موشکی آمریکا کاری نتوانست بکند. قدرت غالب رسانه ای آمریکا کاری نتوانست بکند. پس آمریکا رو به افول است که اگر نبود امروز هم یونان می گفت که قربان هرچه شما می فرمایید چه باید بکنیم؟ حضرت آقا در یکی از سخنرانی هایشان نزدیک به این مضمون می فرمایند: آمریکا رو به افول است اما آن روحیه سلطه گری اش را می خواهد حفظ کند و فقط روحیه سلطه گری مانده است.

درس دوم عزت نظام مقدس جمهوری اسلامی و اقتدار این مردم است. می داند که این مردم با کسی تعارف ندارند. می داند که اگر بزند می خورد. می داند که اگر یک سیلی بزند دو سیلی می خورد. می دانند که اگر باج بخواهند کسی به آنها باج نمی دهد.می داند که به این ملت نمی شود زور گفت. این پیام واضح، آشکار و روشن این اتفاق است.

آنچه که ما باید امروز بر آن تکیه کنیم این است که دستگاه دیپلماسی و دستگاه سیاسی ما از این پیام ماهی خودش را در پرونده های دیگر صید کند. به حمدالله آثاری دیده می شود که در پرونده هسته ای هم آقایان دارند به این نتیجه می رسند که باید همینگونه عمل کنند. آنها اگر قطعنامه ظالمانه تصویب کردند. آقایان هم در اینجا دوربین های آنها را جمع کردند و می کنند. دست شما درد نکند. خداقوت. معلوم است که بچه های این ملت هستید. البته کافی نیست.

خواسته ما در زمینه پرونده هسته ای کاملا واضح و آشکار این است که سریعا مجلس شورای اسلامی و دولت محترم موضوع خروج ایران از NPT را مورد بررسی و در صورت لزوم مورد تصویب قرار دهد. (تکبیر نمازگزاران)

آقایان شما با کسی طرف نیستید که عهدی ببندد و بر سر عهدش هم باشد. شما با کسی طرف نیستید که قولی بدهد و سر قولش باشد. شما با کسی طرف نیستید که امضایی بکند و امضای او هم تضمین باشد. شما با عده ای گرگ طرف هستید که در صورت لزوم همدیگر را پاره پاره می کنند. بله متاسف هستیم که هشت سال مردم معطل ماندند که یک اقتداری ببیند. ما از دولت انقلابی واقعا درخواستمان این است که در پرونده هسته ای مانند آنچه که سپاه در خلیج فارس عمل می کند، عمل کنند. مردم هم با همه وجود آنها را حمایت می کنند.

البته پرونده های دیگری هم هست که ما توقع داریم. حق آبه سیستان یک پرونده واضح و آشکار است که یک گروه معلوم الحال می آید و قوانین بین الملل را زیر پا می گذارد و حق این مردم را به یک شوره زار منتقل می کند. آبی که صدها هزار نفر از این آب منتفع هستند را به یک شوره زار منتقل می کند و بعد دستگاه سیاسی ما حرکت جدی نمی کند! یک زمانی در همین مکان عرض کردم که ای کاش سیاسیون ما از سرداران ما یاد بگیرند و ای کاش یک روزی می شد فرماندهان ارتش و سپاه برای وزرا و معاونین وزار یک کلاس درس می گذاشتند. واقعا کسی فکر می کند که چون سیاستمدار است همه چیز می فهمد؟ اتفاقا اینگونه نیست. آنهایی که می گفتند ما زبان دنیا را بلد هستیم دیدید که چه کردند؟ چیزی نبود که این مملکت را به تاراج بدهند بابت زبانی که بلد بودند! شاید انگلیسی خوب حرف می زدند اما باز هم آنچه که امضا کردند کلی سرشان کلاه رفت. زبان حرف زدن با دشمن زبان دیپلماتیک نیست چون دشمن اهل زبان دیپلماتیک نیست. او اهل زور است وباید هم به او زور گفت. باید مقتدرانه و محکم ایستاد. مردم اگر از مسئولین شان در حوزه بین الملل اقتدار ببینند هر سختی که باشد به جان می خرند.

 نیاز سیستان به آب امری جدی است و تا جایی که بنده خبر دارم مسئولین استانی ،استاندار ، نمایندگان و فرمانداران منطقه سیستان ان شاءالله نسبت به این قصه خوب کار می کنند. هفته گذشته هم عرض کردم که صدها بلکه هزاران نفر کار می کنند که آب به سیستان بیاید و حتما هم خواهد آمد و شکی هم در این نیست اما صاحب منصبان این روزهای بدعهدی این گروه معلوم الحال و یاغی را فراموش نکنند. آنها اگر آب را به روی مردم ما بستند شما هم از امکاناتی که دارید استفاده کنید. (تکبیرنمازگزاران)

آنچه که پیام واقعی قصه نفتکش هست این است که نظام اسلامی دارد به همه ارکانش به دولتی ها و مجلسی ها و دیگران بیان می کند که اگر مقتدر باشید حق تان را خواهید گرفت. اگر مقتدر نبودید هرگز به حق تان نخواهید رسید پس مقتدر باشید. خواهش می کنیم از دستگاه سیاسی از وزیر خارجه گرفته تا دیگران که در کلیه پرونده هایی که مربوط به حوزه کاری شماست مخصوصا مسئله آب های مرزی و خاصه موضوع حق آبه سیستان کاملا مقتدر و با قوت و به عنوان نماینده مقتدرترین ملت روی زمین وارد مذاکرات شوید. اگر نمی توانید نروید! این مردم اقتدار شان اقتضاء می کند که شما نماینده واقعی آنها باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.