حضور امام جمعه زابل در جمع دانشجویان و اساتید در آیین اغاز سال تحصیلی دانشکده علوم قرانی . ایشان در این آیبن بیان داشتند: قران کریم یا معارف قرآن به دلیل اتصال وحیانی از ذات وحیانی اش ، هیچ وقت در طول تاریخ اشباعی ندارد. در تحقیقات نیز به یک نقطه کمال رسیده دلیلش این است که در یک طرف قرآن کریم متصل است به وحی و این اتصال، اتصال دائمی است. ما در علوم قرآنی قاعده جری و تطبیق را که بحث کنیم می گوییم القرآن یَجْرِی کَمَا یَجْرِی الشَّمْسُ قرآن جاری است همانطور که خورشید کهنه نمی شود برای ما قرآن کهنه نمی شود. اما قرآن کریم در طول تاریخ باید به گونه ای دیده بشود که تاریخ بشر، حوادثی که نو است با قرآن قابلیت تطبیق داشته باشد. لذا شما بر اساس قاعده جری و تطبیق میبایست جری و تطبیق را کنار هم بگذارید چرا؟ به دلیل اینکه قرآن کریم یک جریان است. از طرفی شما وجودتان بر اثر فرمایش قران کریم مساوی با آفاق است. پس باید در قرآن کریم باید به دنبال نوعی نوگرایی باشیم. بطور مثال ، در عصر نزول قران کریم علم نجوم تحت سیطره نگاه وطن دوستی است. نگاه وطن دوستی می گوید که زمین مرکز عالم است و مسطح است. زمین مسطح مرکز عالم است. سوره کهف در ایه ای که می فرماید: این ها می دیدند که خورشید از نقطه ای به نقطه دیگری می آید و ماجرای حضرت ابراهیم در سوره انعام که بحث افول ستاره و ماه و خورشید بیان می کند این را به شما می گوید: زمین مسطح نیست بلکه گرد است و زمین در حال حرکت است و ثابت نیست. و جالب این جاست که در باب همین نجوم ما بحث مدارات را در زمین و کرات داریم. فرماید: والشمس تجری لمستقرلها همین عبارت تجری خودش نکته است. پس خورشید ثابت نیست و مرکز عالم نیست. خورشید هم در حال حرکت در یک مدار است. چون می فرماید تجری، چون ساختار خورشید گاز است. درحالی که ماه را می فرماید حرکت می کند. ما در تجری هم حرکت خورشید را هم مدار خورشید را داریم. این جریان جریانی بی هدف نیست، این مستقرلها خودش جریان دارد. خورشید جاودانه است چون حد یقفی پیدا می کند و یقفش در درون مدارش است، خارج مدار نیست.، به خاطر کلمه لها. اما خورشید حرکت می کند، خورشید مجبور است در یک مداری حرکت کند. امام صادق (ع) با یک مصری مباحثه کرد باب قدوس عالم وصول کافی امام صادق فرمود شما به من بگو خورشیدی که می رود چرا برمی گردد. گفت. مجبور است. گفتند: چرا مجبور است؟ کسی مجبورش کرده؟ گفت: بله گفت: همانکه مجبورش کرده ما بهش میگوییم خدا . بعضی از منجمین اسلامی ما درمورد آیه ای که گفته شد ده ها مسئله اورده اند و این فقط جنبه نجومی است. مباحث دیگری هم داریم وقتی که یک قایقی می سازید یک کشتی می سازید انحنای کف قایق می بایست متناسب باشد با ان وزنی که قرار است قایق تحمل کند. کشتی حضرت نوع آیا در او محاسبه ریاضی شده بود؟ حضرت نوح چگونه انحنای زیر کشتی را طراحی کرد در اون موج ها نه یک روز چهل روز محاسباتی که حضرت نوح به کار برد از چه جنسی بود؟ علم بشیریت گدای وحی است. وحی علم را جلو می برد. تصور بر اینست که وقتی اسم وحی در میان است فقط باید و نباید های فقه است نه اینجوری نیست. بلکه بخش کوچکی از وحی می باشد. مثالی دیگر: حضرت یوسف که گندم ها را ذخیره کرد، چگونه ذخیره کرد؟ حضرت یوسف به قول معروف با سنبله این کار را کرد، یعنی آن بخشی که گندم داخل یک لباس است و روی آن یک آنتن دارد . چرا این کار را کرد؟ اگر شما گندم. را به این شکل انبار کنید هوا دور آن انتن میچرخد لذا خلوص پیدا میکند، وقتی که خالص شد دور این غشا میچرخد .غشا که دور گندم گرفته یک شیار دارد در آن شیار چند میکرون است یکی بلندتر از دیگری .هوا وارد می شود یک چرخ می زند هوای کاملا خالص برمیگردد. ما این را کی کشف کردیم ؟ و ۳۸٠٠ سال پیش حضرت یوسف به این شکل هر سال گندم را سالم. نگه میداشت. همچنین در سوره نازعات می فرماید: آبی که شما میخورید ما برای آن فرآیند طی می کنیم. فرایندی که قران کریم به شما می گوید که آب خام وارد حوضچه هایی می شود . برخی املاح آنجا گرفته می شود، چند رفت و برگشت می کند وارد یک حوضچه می شود در آن حوضچه یک ماسه مخصوص وجود دارد. یک ریگزار ریگ های خیلی ریز دارد آن اب باید بغلتتد در ان ریگ ها و حالت چسبندگی برخی از میکروب ها را میگیرد. نهایت مرحله ای که ما یقین می کنیم آب پاک است ماهی ها نشان می دهند.تمام این فرآیند البته پیچیده تر در سوره مبارکه نازعات هست. از نزول آسمان تا چشمه کاملا آمده است. توجه کنید قرار است شما متخصص در قران باشید معناش این است که قرار است در اقیانوسی غواصی کنید که هیچ وقت به عمقش نخواهید رسید و کسی نرسیده است. اما خدا برای فهم قران برای فهم دین برای رشد در دین فرمول داده است. امیرالمومنین به معاویه نامه نوشت، تو علیه من مینویسی به آیه قرآن استناد می کنی من هم جوابت را می دهم. به آیه قران استناد میکنم. بالاخره در نهایت امر برداشت یکی از ما درست است. برای اینکه در برداشت های نقیض گرفتار نشویم چه کار کنیم؟ اگر به ظاهر قران فقط تمسک کنیم آیا می توانیم موفق شویم. تنازعوا و تفشلوا … اگر بین ما نزاع شود ضعیف می شویم. چه کنیم؟ نسخه در این آیه است: واعتصمو بحبل الله باید سراغ کسی رفت که دستش در دست خلق و یک دستش در دست وحی و واسطه بین وحی و خلق است. و ان کسی نیست جز نبی اکرم (ص) . فرمول دست ما است ما از حیث فرمول مشکلی نداریم ، از آن طرف ذهن جستجوگر ما هم هست از طرفی نیاز های بشری هم در تمام موارد است. و نکته بعدی این است که هرچه در قران ورود کنیم تازه تر خواهید شد. پس قدر این درسی که میخوانید را بدانید شما دستتان در دست وحی است.
