نشست های معرفتی اخلاق اداری ویژه فرهنگیان زابل

به گزارش روابط عمومی دفتر امام جمعه زابل، حجت السلام و المسلمین عزیزی در دومین جلسه در جمع فرهنگیان زابل بیان داشتند:

بسم الله الرحمن الرحیم سلسله مباحث اخلاق برای فرهنگیان در جلسه قبل یک روایت از امام جواد(علیه السلام ) عرض کردیم که حضرت می فرمایند : اگر کسی گوش بدهد به حرف گوینده ای به معنای اینکه گوش بدهد و بپذیرد، او را عبادت کرده است، و فرمود اگر آن ناطق از خدا حرف بزند او خدا را پرستیده. عرض کردیم تربیت عبارت است  از آن بروندادی که در تعامل بین مربی و متربی است. ساده این شد وقتی من بروم در کوچه و خیابان بچه ها را که می بینم سیره عملی و رفتار آن بچه ها نتیجه کاری است که مربی انجام می دهد شما وقتی می خواهید یک مربی را ارزیابی کنید نباید ببینید چه ساعتی وارد کلاس می شود چه ساعتی از کلاس خارج می شود. چگونه درس می دهد این ها شکل امر است، این ها پوسته قصه هستند برای اینکه بدانید او چه کاره است بروید توی شهر و کوچه و خیابان و دانش اموز سال گذشته او را ارزیابی کنید و ببینید چقدر تاثیر داشته است. اگر آن دانش آموز سیره عملی و ذاتی او یک سیره ذاتی و عملی قابل قبول باشد پس رفتار و آموزش معلم قابل قبول می باشد. گرچه عوامل متعدد دارد این قصه تربیت، فقط معلم نیست معلم جزئی از آن است اما بپذیرید که کار معلم یکی از تاثیرات مهم را بر روحیه و دامنه فکری فرزندان ما می گذارد. بنابراین تعلیمی که معلم می دهد تعلیم توحید مدار باشد یعنی فی الواقع باید در تعلمیاتی که معلم می دهد داده هایی که جا به جا می شود باید برمدار توحید باشد حالا موضوع مهم نیست. می تواند دین و فیزیک و شیمی و ریاضی و زبان خارجه و  هرچیزی باشد. یه وقتی یک معلم زبان انگلیسی ممکنه دینی تر باشد از یک معلم قران به دلیل اینکه او برای خدا گفته و او دنبال اموزش توحید محور بوده ولی اون معلم قرآن ممکنه دنبال اموزش توحید محور نبوده است. پس در پوسته خیلی ما بحثی نداریم. بحث ما در عمق است نه در سطح در قران کریم آیاتی داریم در باب تعلیم آن از جمله آیه ۱۲۹ سوره بقره امده: چند ایه را قبلش مرور می کنم. میدانید که حضرت ابراهیم(علیه السلام) و فرزندشان خانه کعبه را بعد از حضرت نوح دوباره بنا فرمود. در قران می فرماید: وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ ابراهیم و اسماعیل وقتی که خونه را ساختند عرضه داشت: رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا ۖ إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ خدایا پروردگارا از ما بپذیر. توهم شنونده هستی و هم علیم. رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ خدایا ما را تسلیم خودت قرار بده. وَمِنْ ذُرِّیَّتِنَا و ذریه ما را هم أُمَّهً مُسْلِمَهً لَکَ خدایا هم هم ذریه ما تسلیم تو باشد یعنی وجه مشترک ما فرزندان ما خدا باشد. رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِنَا أُمَّهً مُسْلِمَهً لَکَ وَأَرِنَا مَنَاسِکَنَا وَتُبْ عَلَیْنَا ۖ إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ البته خب یه جاهایی است که ما در مسیری که راه میفتیم گاهی در چاله هایی هم میفتیم، به مشکلاتی هم برمیخوریم، اینجا نیاز به توبه هم داریم، خدا هم توبه پذیر است. بعد این جمله را عرض می کند که: رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ در بین این امت پیامبری از خودشان برایشان قرار بده، یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ آیات تو را برای آن ها تلاوت  کند. نمی فرماید قرائت کند و فرق بین تلاوت و قرائت هست در قرائت ادای ظاهر کلمات کفایت می کند. فَاقْرَءُوا مَا تَیسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ همین کلمات همین عبارات را تکرار کنید. این می شود قرائت قرآن. فَاقْرَءُوا مَا تَیسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ هرچه می توانید از قرآن بخوانید، وقت داشتید حال داشتید توی ماشین بودید و یا هرجایی هر وقت شد فرصت را غنیمت بشمارید. که این ظاهر و کلمات خودشان نور هستند لذا توصیه ما همیشه این است کسانی که قرآن رو حفظ هستند، قرآن را از رو بخوانید،درسته حفظ هستید ولی حتی سوره حمد را هم از رو بخوانید چون قرآن کریم هم  لفظش از خداست و هم معنایش از خداست. هم لفظ و هم معنا نورانیت دارد. شما به سوره حمد نگاه کنید نورانیت خاص خودش را دارد. آنچه از ذهن شما هم در می آید. نورانیت خاص خودش را دارد. خودتان را هیچ وقت از دیدن آیات قرآن محروم  نکنید گرچه حفظ باشید به آیات نگاه کنید. رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ این پیامبر چه بکند؟ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ آیات تو را تلاوت بکند. یعنی دست متربی را بگیرد از ظاهر آیه به باطن آیه ببرد. تلاوت یعنی قرائت با معنا. تلاوت این است که یک معلم آیات الهی را که بیان می کند از دل ظواهر آیات به بواطن آیات راه ببرد و آشنا کند. حالا مهم نیست این درس چیست. شما در علوم جرم زمین را که بحث می کنید، چقدر وزن و جرم زمین است، چقدر وسعت زمین است. بهتر است بگویید، خدای با عظمت این زمین را معلق در عالم را  به این بزرگی حفظ کرده است. گرچه خود قرآن کریم می فرماید که: زمین عمد دارد آسمان عمد دارد البته شما نمی بینید. یا در دروس دیگر فرقی نمی کند، آنچه که مهم است و یک مربی وظیفه ذاتیش این است که یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ  . رسولی بفرست، انبیا معلم هستند معلم وارث انبیا هست یعنی رسول خدا است شما پیامبران الهی هستید. البته منقطع از وحی، اما مؤید من عندالله علی الشرط که یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ  را رعایت کنید. عرض می کند: خدایا از بین آن ها رسولانی بفرست از بین همین جوان ها معلمانی خداوند  مبعوث می کند این ها پیامبر هستند این ها صاحب خبر هستند. خدا این ها را می فرستد بیایند بین بچه ها که دست دل و عقل آن ها را بگیرند و آن ها را به بواطن عالم ببرند. عقل آن ها را رشد بدهند اندیشه آن ها را رشد بدهند دنیای آن ها را زیبا کنند مخصوصا در زمان ما که بیشترین دشمنی دارد با خدا اتفاق میفتد، معنا و مفهومش این است که یک معلم وظیفش قرائت نیست وظیفش تلاوت است این خیلی مهم است وظیفه یک معلم این نیست که درس فارسی را بخواند و تکرار کند وظیفه معلم  این است این درس فارسی را که می گوید. مفاهیم عالیه ای که در آن درس است مثل ایثار مثل از خودگذشتگی مثل شهادت مثل کرامت مثل حرمت این ها را القاء بکند. یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ حالا وقتی که آیات را تلاوت کرد می فرماید:  وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ ببینید این تقدم ها را دقت بکنید خیلی مهم است در قران تقدم و تاخر ها خیلی مهم است. وقتی که می فرماید: یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ یعنی من معلم دست دانش اموزم را بگیرم از ظاهر آیه به باطن آیه ببرم  که این آیات را تلاوت بکند.  از یک عدد به رب عدد برسانم آن خدایی که به ذهن بشر قدرت داد تا سخت ترین معادلات را حل بکند او را باید معرفی کند. پس معلم با دل دانش آموز کار دارد حالا وقتی که آیات را تلاوت کردید، آن موقع می فرماید: وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ آنچه که نوشته را باید تعلیم داد، داده هایی باید به دانش آموز داد اما فقط کتاب نیست،  فی الواقع کلمه وَالْحِکْمَهَ تاکید بر تلاوت است، یعنی فرمود تلاوت کنید، عمق و باطن را بیان کنید،وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ کتاب خالی فایده ندارد کتاب باید همراه با حکمت باشد. حکمت عقلانیت در دین است فهم عمیق است، بله خیلی ها قرآن می خوانند خیلی هم خوب قرآن می خوانند اما تلاوت قرآن نمی کنند، قرائت قرآن می کنند. یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ اگر شما ۱. ایات را تلاوت کردید در تلاوت ایات دست بچه را گرفتید از ظاهر به باطن بردید ظاهر این است که می فرماید حجاب باید رعایت شود باطن این است که رعایت حجاب برای مصونیت تو لازم است. تو حیوان نیستی تو انسانی تو شریفی تو عزیزی تو ارزش داری درسته قرآن می گوید: مو را بپوشان چون قرآن می داند وقتی مو افتاد بیرون بعد شانه هم بیرون می افتد بعد ارام ارام شما تبدیل به یک کالا می شوید. یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ رفقا باید تلاوت کنید. تلاوت کردیم می فرماید: وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ هم آنچه را که مکتوب است باید یاد داد و هم آنچه مکتوب نیست باید یاد داد یعنی مقاصد آنچه مکتوب است. یه بحثی است راجع به قصص قرآن آیا قران کریم قصه برای قصه تعریف می کند؟ خیر قصه را برای عبرت تعریف می کند یعنی تو یوسف را ول کن عبرت او را بچسب مثال بزنم، وقتی برادران یوسف می خواستند بروند دنبال یوسف حضرت یعقوب به فرزندانش فرمود:  از یک در وارد نشوید. که دیگرانی که شما را می شناسند حسادت و توطئه نکند اگر کسی در کمین شما هستند همه شما را آزار ندهد. اون وقت اگه می شد شما مربی و معلمی حتی مثل یوسف در زندان باشی،  حضرت یوسف وارد یک زندان شد یک مشت چاقو کش و جانی و ترویست بودند. ولی وقتی آمد بیرون موحد تربیت شده بودند. وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ حالا این حکمت از کجا بیرون می آید؟ حکمت از سیره عملی  مربی می آید بیرون سیره عملی شما حکمت است. خیلی فرق می کند مربی که سلام میکند  وقتی وارد کلاس می شود، با مربی که انتظار سلام دارد. هم در نفس خودش تاثیر دارد هم در تعلیمش  و هم در عمق تعلیمش. وقتی که معلم وارد کلاس می شود و سلام می دهد به بچه ها متفاوت است با معلمی که برپا و برجا می دهد. این سلام دادن حکمت است. بنابراین حکمت را دانش آموز از رفتار معلم یادمیگیرد. متربی از رفتار مربی یادمیگیرد. این حکمت در زندگی اوخودش را نشان می دهد. یعنی برونداد های رفتار های متربی در واقع بازتاب رفتار های مربی است،وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ  یعنی آن حکمت اگر شما آیات را تلاوت کردید کتاب را آموزش دادید. حکمت را هم به او منتقل کردید  می فرماید: وَیُزَکِّیهِمْ منجر به تزکیه می شود، حالا تزکیه چقد مهم است، شما درقرآن کریم کلمه لعل زیاد دارید. لعل یعنی شاید شما عمل صالح انجام بده، لعلکم تفلحون شاید رستگار شوید، چون قرآن می فرماید شایدچون ممکنه شما صدقه بدهید فردا منت بگذارید. پس می فرماید شاید. ولی یه جاهایی هست می فرماید یقینا رستگاری. قَدۡ أَفۡلَحَ مَن زَکَّىٰهَا بنابراین ۱.تلاوت آیه یعنی از ظاهر به باطن بردن دانش آموز ۲.تعلیم خود کتاب همراه با حکمت نتیجه میشود تزکیه دانش اموز شما زکی بار می آید. این دانش آموز را شما در یک بیابان پر از گناه در یک جنگل پر از گناه رها کنید پاک می آید بیرون. چون وجودش را شما پاک کردید اینکه انبیا معلم هستند جهت دارد.جهتش این است. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.