یادواره سردار عدالت و اقتدار شهید حاج موسی نوری قلعه نو دادستان فقید زابل

به گزارش روابط عمومی دفتر امام جمعه زابل، حاج اقای عزیزی در این مراسم بیان داشتند: بسم الله الرحمن الرحیم قال الله الحکیم فی محکم کتابه الکریم : إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَیۡکَ ٱلۡکِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ لِتَحۡکُمَ بَیۡنَ ٱلنَّاسِ بِمَآ أَرَاکَ ٱللهُ وَلَا تَکُن لِّلۡخَآئِنِینَ خَصِیمٗا. نساء ۱۰۵ قضاوت بالاصاله حق خداست و نه هیچ کس دیگری، مثل مالکیت می ماند مالکیت ذاتا الهی است آن خانه ای که جنابعالی در ان ساکن هستید بالعرض شما مالک هستید. ملکیت شما اعتباری است ملکیت ذاتی نیست قضاوت هم همین است، ذات و اصالت قضاوت برای حضرت حق است حکم و اصالت حکومت برای خدای متعال است. چون احدی حق سلطه و تسلط و حاکمیت ندارد. اساسا حاکمیتی غیر حاکمیت خدا قابل تصور نیست نه ثبوتا و اثباتا در مقام ذات هیچ حاکمیتی برای غیر خدا نیست. اما در پهنه عالم و تعاملات انسانی که بین ما است، خدای متعال اذن می دهد به حکومت می فرماید:  وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ ﴿١٠۵﴾ این اذن حکومت است همچنین ذات اقدس الهی اذن می دهد به قضاوت. اما عده ای راخداوند رو مأذون می کند می گوید که آن ها قاضی باشند. إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ ماکتاب را فرستادیم به حق فرستادیم تا جنابعالی حکم کنی داوری کنی قضاوت کنی بین مردم. و این منصب، از منصب انبیاست و انبیا از جانب خداوند مأذونند. در بیانی از امیرالمومنین (علیه السلام)  است که خطاب به شریح قاضى می فرماید: یَا شُرَیْحُ قَدْ جَلَسْتَ مَجْلِساً یک جایگاهی جنابعالی قرار گرفته ای. لَا یَجْلِسُهُ إِلَّا نَبِیٌّ أَوْ وَصِیُّ نَبِیٍّ أَوْ شَقِیٌّ. در جایگاهى نشسته ای که سه نفر می نشینند. ۱.نبی ۲.وصی ۳.شقی از این سه حال خارج نیست این إذن به حسب وصایت از نبی مکرم اسلام به اوصیاء طاهرینش منتقل می شود پس در هر زمان حق قضاوت و حق حاکمیت با معصوم است حق ملکیت هم که  در اعتبار من و شما داریم او هم به معصوم واگذار می شود،  معناش این است که  آنچه ما در عالم کسب می کنیم به إذن الله برای خداست اما  از حیث اعتباری ما مالک هستیم. در ملکیت ما إذن به این صراحت نداریم در إذن  و رخصت فراق هایی داریم  رخصت است در ملکیت رخصت هست. در حکومت یک سلسله نوشته شده دقیق است بر اساس آن سلسه باید منصوب شود. و در قضاوت إذن است. یعنی مباشرتا باید إذنی صادر بشود از خدا، مباشرتا از پیامبر اکرم در غدیر خم این اذن به امیرالمومنین داده شد بزرگترین رفراندومی که در تاریخ اسلام اتفاق افتاد و شما رفراندومی بالاتر از غدیر پیدا نمی کنید. حضراتی که دنبال رفراندوم هستند، ای کاش رفراندوم عظیم غدیر را بپذیرند. تا ما هم باور کنیم صداقتشان را. لکن در غدیر إذن داد نبی مکرم اسلام صلى الله علیه و آله به امیر المومنین علیه السلام و این إذن صراحت پیدا کرد تا حجت خدا و بالمباشره  به چهار نفر و واسطه و شکل عام به قضات جامع الشرایط این إذن منتقل شده است. رفقا قاضی در سلسله وصایت نبی قرار دارد و این خیلی مهم است. یعنی در رتبه ای از مراتب وصایت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله قرار دارد. کسی که قاضی است وصی رسول خدا است. خب خواهید گفت که این قاضی که وصی هست معصوم نیست خدای متعال  او را در آن موقعیت خطیر قرار داد. آیا ذات مقدس الهی امتیازی برای او مقرر کرده بالاخره وقتی تکلیف شما سنگین می شود حق شماست امتیاز بالاتری داشته باشید. امیرالمومنین (علیه السلام)  جمله ای دارد  خیلی جمله لطیفی است انصافا. می فرماید: یَدُ اللّه فوقَ رَأسِ الحاکِمِ تُرَفرِفُ بالرَّحمَهِ، فإذا حافَ وَکَلَهُ اللّه‏ُ إلى نفسِهِ دست خدا بالای سر حاکم یا قاضی هست. تُرَفرِفُ بالرَّحمَهِ یعنی این دست رفت و آمد می میکند. و این بالرَّحمَهِ است. یعنی اینکه قاضی دائما در چتر رحمت الهی است خدا خودش نگهدار اوست. فإذا حافَ وقتی که این قاضی  برهنه شد. یعنی سرش را از زیر چتر رحمت الهی بیرون کشید. وَکَلَهُ اللّه‏ُ إلى نفسِهِ خدا او را به خودش واگذار می. کند. یعنی این دست رحمت می رود کنار. شما تصور بفرمایید قاضی اسباب این رحمت را رعایت کند. فإذا حافَ یعنی آقا شده قاضی خدا دست رحمتش را روى سر او قرار مى دهد. پس تا وقتی که عبد است این دست بالاى سر اوست ممکن است دست رحمت الهى  یه روزی در اثر خروج او از بندگی برود کنار. حال شما قاضیی را فرض کنید که شرایط بودن زیر این دست رحمت الهی را حفظ میکند تا آخرین نفس. این قاضی می شود شهید نوری و چون خودش را زیر چتر رحمت الهی حفظ کرده خدا هم شهادت را به او مزد می دهد. و چقدر خوب است آدم در زیر چتر رحمت خدا باشد و مدام در این مسیر حرکت کند تا در آغوش محبوب قرار بگیرد. این رزق است و این رزق شامل حال هرکسی نمی شود. شهادت هم به این نیست که یک تیری یک گلوله بزنند ممکن است در رختخواب باشد و در محاسبه الهی شهید باشد. چون به مقام شهود حضرت معبود می رسد ما شهید نوری را امثال شهید نوری را تجلیل می کنیم همه آنچه که می فرمایند را شنیده ایم، دیده ایم و  خاطراتی که دارید یک طرف این هم یک طرف. یک انسان آنقدر زلال است که وقتی از دنیا می رود خدا او را می خواهد شبیه مولایش امیرالمومنین بکند و این خیلی مهمه یک انسان آنقد زلال است که مرگ او هم مرگ سرخ می شود  و این دلیل زلالی است. کسی که به اینجا می رسد حقیقتا باید بگوییم غیر از خیر از او نمیدانیم. والسلام علیکم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.