به گزارش روابط عمومی دفتر امام جمعه زابل، حجت السلام و المسلمین عزیزی در جمع دانشجویان و اساتید و کارکنان دانشگاه زابل به شرح خطبه ای از نهج البلاغه پرداختند.
بسم الله الرحمن الرحیم در خطبه۱۰۱ از نهج البلاغه امیر المومنین با مباحث توحیدی شروع می کنند. می فرمایند: الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ کُلِّ أَوَّلٍ قبل از هر اولی خدا بود. وَ الْآخِرِ بَعْدَ کُلِّ آخِرٍ بعد از هر آخری هم هست. وَ بِأَوَّلِیَّتِهِ وَجَبَ أَنْ لاَ أَوَّلَ لَهُ وَ بِآخِرِیَّتِهِ وَجَبَ أَنْ لاَ آخِرَ لَهُ به اولیتش لازم می آید که کسی قبل از او نبوده، و به آخریتش کسی بعد از او نیست. أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلٰهَ إِلَّا ٱللَّٰهُ شهادت می دهم به توحید شَهَادَهً یُوَافِقُ فِیهَا السِّرُّ الْإِعْلاَنَ هم درونم و هم برونم به خدا شهادت می دهد گاهی درون آدم بخدا گواهی می دهد بیرونش گواهی نمی دهد. امیر المومنین می فرماید: هم درون باید بگوید الله و هم بیرون بگوید الله وَ الْقَلْبُ اللِّسَانَ هم قلب هم زبان هم شهادت بدهند. بعد این را می فرماید، از اینجا به بعد شما امیرالمومنین را یک حاکم اسلامی نگاه کنید،. أَیُّهَا النَّاسُ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شِقاقِی ای مردم ! اینکه از من خوشتان نمی آید، یک وقت باعث نشود که گناه کنید، با من مخالف هستی باش اما گناه نکن، مخالفت بامن تو را آلوده به گناه نکند، وَ لاَ یَسْتَهْوِیَنَّکُمْ عِصْیَانِی نافرمانی از من شما را به فرمان برداری از نفس نکشد . خیلی عبارت عجیبی است، این روزها و این شب ها یک عده ای به هر حال از این حاکمیت خوششان نمی آید اما وقتی در میدان عمل قرار می گیرند عاقبت خودشان را خراب می کنند. در این بد آمدن گناه نکنید. طرف نسبت به نظام نقد دارد اما این نقدش را آلوده به گناه می کند، آلوده به معصیت می کند فردای قیامت می پرسند، می گویند که جنابعالی در خیابان فلان کار کردی، یک بانویی پشت پنجره خانه بود داشت نگاه می کرد لحظه ای ترسید باید جواب داد. نمی توانیم بگوییم جو ما را گرفت. جوگیر شدم و نفهمیدم.. چرا باید یک جوان که احیانا معترض هم هست،اشکالی ندارد، اعتراضش را وقتی می خواهد بیان بکند با فحاشی بیان بکند. ببینید از اول انقلاب دشمن تمام نیروهای خودش را آورده پای کار اما مرحله به مرحله آورد تا رسید به این مرحله که یک قشر فریب خورده را بیاورد بچه های خودمان هستند و نباید به این ها سخت گرفت. به قول حاج اقای اعرافی این عبای ما فرش زیر پای مردم ماست ما آمده ایم که نوکری کنیم مهمترین دلیل صداقت ما هم این است که کفن ما روی سرماست، هرجا می رویم کفن ما با ماست، این کفن و لباس فدای مردم، وظیفه ماست، الان دشمن کاری را کرده که در طول تاریخ آخرین حربه بوده است، دشمن این بار شاید از اخرین حربه خود استفاده بکند، گفتم: فریب خورده ها جدا، دختران جدا، پسرها، دانشجویان، جوان ها این ها جدا، دشمن گشته گشته هرزه ترین آدم ها را پیدا کرده است. گشتند در هر شهری تعدادی ارازل و اوباش آن شهر را پیدا کردند، پول هم بهشان دادند، آمدند در خیابان، دشمن به این نتیجه رسیده که بگردد ارازل و اوباش را شناسایی بکند و این ها را به میدان بیاورد. یعنی دستش خالی است، یعنی دانشجوها ردش کردند، حوزوی ها ردش کردند، کارگر ها ردش کردند، دست رد زده اند به سینه اش، کارمندا دست رد زده به سینه اش. مردم دست رد زده اند به سینه اش، معنایش این است دیگر. این ها هم که دیگر تمامه کارشان. امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: أَیُّهَا النَّاسُ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شِقاقِی تو که با من مخالف هستی باعث نشود گناه بکنی. گناه نکنی یعنی فحش ندهی، حرف زشتی نزنی برای خودت بد می شود. سیدالشهدا افتاد برخی ها می گویند بیش از هزار زخم برداشت، چیه این بدن من نمیدونم. ولی وقتی شمر روی سینه حضرت نشست آقا چشمش را باز کرد، فرمود کی هستی، دیگه این چشم خوب نمی دید، خون جلوش بود. گفت شمر، فرمودند: شناختمت شمر! من را نکش شاید اگر شمر از روی سینه امام حسین می آمد کنار، دو دقیقه بعد نمیدونم پنج دقیقه بعد حضرت تمام می کرد. آن مجروح، مجروحی نبود که بشود درستش کرد. توان نداشت، نابود شده بود، هزار زخم شاید مبالغه باشد ولی نیزه و تیر و چاقو و دشنه و خنجر بوده است. نفس به زحمت می آید و می رود. می دانی که کارش هم تمام است. اما گفت مرا نکش، گفت: چرا، فرمودند: آنکه من را بکشد عذاب ابدی دارد. این خانواده چقدر خوب هستند. چقدر آقا هستند. می گوید من را نکش تا گرفتار نشوی. می دانید کلام امیر المومنین یعنی چه؟ یعنی عیبی ندارد تو از من بدت بیاد، اما رابطه خودت را با خدا قطع نکن، مردم آزاری بکنی، حق الناس روی گردن خودت بیاوری، خدای ناکرده فحشی بدهی، این باعث بشود تو از خدا دور بشوی، از خدا جدا بشوی، یک راهی بگذار برای بازگشت. والسلام علیکم
