خطبه های نماز جمعه ۲ دی ماه ۱۴٠۱ زابل

به گزارش روابط عمومی دفتر امام جمعه زابل نماز جمعه ۲ دی ماه با حضور پرشور مردم زابل به امامت حجت الاسلام و المسلمین عزیزی در مصلی المهدی زابل برگزار شد.

خطبه های نماز جمعه:

خطبه اول: بسم الله الرحمن الرحیم قبل از آغاز سخن خودم و سروران بزرگوارم مومنین عزیز نماز گذار جمعه برادرانم خواهرانم همه را توصیه می کنم به رعایت حلال و حرام الهی ، تقوای الهی و رعایت اوامر و نواهی حضرت حق. ایام، ایام شهادت وجود مقدس حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها است ، و مناسب حال هست که راجع به این مناسبت نکته ای رو محضر شما عرض کنم .در اینکه شهادت وجود مقدس بی بی نتیجه لطمات و صدماتی بود که به وجود ایشان وارد شد شکی نیست .گرچه برخی افراد به دنبال این هستند که به هر نحوی از انحاء این واقعیت را انکار کنند. اما خودشان هم میدانند که انکار این واقعیت تلخ امکان پذیر نیست. حد اقل اتفاقی که بعد از رحلت رسول خدا افتاد ، هتک حرمت خانه زهرا بود. قرآن کریم دارد : فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّٰهُ أَنْ تُرْفَعَ (نور سی و شش ) خدا به خانه هایی اذن رفعت داده ، خدا به خانه هایی اجازه داده که رفعت داشته باشند سوال شد که: یا رسول الله این خانه ها،  چه خانه هایی هستند؟حضرت فرمود: بیوت الانبیاء خانه انبیا سوال شد که : آیا خانه علی و فاطمه هم از آن خانه هاست؟ فرمود: بله، از برترین آن خانه هاست. خانه ای که مورد احترام خداست و پیغمبر اکرم شش ماه حداقل قبل از رحلتشان تشریف می بردند در این خانه را می گرفتند و به اهل خانه سلام می کردند، بعد از رحلت پیغمبر اکرم حرمت این خانه شکسته شد. حرمت زنی شکسته شد که در تمام تاریخ بی نظیر است حرمت بانویی شکسته شد که تمام خوبان عالم سر سفره کرم او هستند، در اینکه حرمت خانه آن حضرت شکسته شد، در تاریخ گزارش های متعددی وجود دارد. از جمله : گزارش ابن ابی شیبه متوفی۲۳۵ در کتاب المُصَنَّف جلد ۷ صفحه ۴۳۲حدیث شماره ۳۷٠۴۵، . از جمله: گزارش عبدالله ابن احمد ابن حنبل فرزند امام اهل سنت حنبلی، که متوفی ۲۴۱ است. در کتاب السنه جلد۲ صفحه ۵۵۳ و ۵۵۴ حدیث ۱۲۱۹، از جمله: گزارش ابن قطیبه دینوری هست، متوفی۲۷۶ در کتاب الامامه و السیاسیه در بخش کیف کانت بیعت علی کرم الله وجهه. این گزارشات به صراحت به ورود عدوانی به خانه فاطمه زهرا اعتراف دارند . خود آقایان نقل کرده اند از خلیفه اول که اخر عمرش گفت: ای کاش من درب خانه فاطمه را کشف نمی کردم. وقتی می گویند کشف بیت یعنی به زور وارد شدن . ای کاش ما به زور وارد نمی شدیم،در این گزارش ها و گزارش های دیگری  مثل طبری می شود به صراحت دریافت که بعد از رحلت پیامبر اکرم جامعه دچار گرفتار گرفتن بیعت اجباری شد و به زور از مردم بیعت گرفته می شد در این گزارشات  و برخی از این گزارش ها به صراحت آمده که برخی افراد تهدید کردند خانه فاطمه را که اگر علی بیرون نیاید و بیعت نکند،خانه را با اهلش آتش می زنیم. و بعد گفتند فاطمه در خانه است جواب داده شد : خب باشه. کسانی که چشمشان را می بندند و دهانشان را باز می کنند در همین استان وقیحانه می گویند جمهوری اسلامی به زن ها تبعیض کرده و بعد هم خودشان را سینه چاک دفاع از حقوق زن ها می دانند، بهتر است به تاریخ خودشان  مراجعه ای بکنند، یکی از سیاه ترین ظلم ها به زن ها در تاریخ همین آقایان است مگر فاطمه یک زن نبود؟مگر این زن مسلمان بهترین زن ها نبود؟ مگر سیده زنان بهشت نبود؟ فاطمه چه جرمی کرده بود؟ که پشت در خانه او بروند و تهدید بکنند، که خانه را با اهلش آتش می زند، شما با این تاریخ مشعشع می خواهید از زن ها دفاع کنید؟ حالا چه اتفاقی افتاد من شما را احاله می دهم به مراجعه به گزارشات مسلم تاریخ من شما را ارجاع می دهم به اینکه بروید و گزارشات را ببینید گزارشات موجود است. از فحوای نقلی که در بخاری هم آمده این هتک حرمت قابل فهم است. چرا باید زهرا از دنیا برود در حالیکه از آن آقایان ناراضی باشد. مگر چه اتفاقی افتاده بود؟ گرچه برخی در گزارشات خودشان دست به تقطیع و سانسور ناشیانه ای زدند اما این واقعیت تلخ قابل انکار نیست. که به خانه فاطمه حمله شد، این واقعیت تلخ قابل انکار نیست، که مدعیان زبان دار و عنوان دار و تربیون دار بعد رسول خدا فاطمه را مورد آزار قرار دادند چه کسی میتواند این ها را انکار کند؟ به جای انکار بپذیرید آن ها که نتوانستند عذرخواهی کنند حداقل شما عذرخواهی کنید شما چهارده  قرن است که بدهکار ظلمی هستید که به فاطمه رفت و هرگز از این ننگ دامان شما پاک نخواهد شد. کسانی که این ظلم در پرونده تاریخی آن ها است غلط می کنند که از حقوق زنان حرف می زنند. شما را چه به حقوق زن ها! حق بهترین زن تاریخ را به راحتی پایمال می کنندو شما تایید می کنید، شما توجیه می کنید بعضیاتون می گویید: گناه کوچکی بود بالاخره حالا… ای ننگ برکسی که برای حفظ جایگاهی ، مسلم تلخ تاریخ را تحریف میکند این ها خیلی بدهکارند خیلی. و بندگان خدا مردم اهل سنت که خدا از دست بعضی ها نجاتشان دهد گرفتار این آقایان شده اند دینشان را به آن ها نمی دهند،آن چیزی را به آن ها می دهند که مطابق هوای نفسشان هست محبت کسی را در دلشان ایجاد می کنند که قرآن صراحتا او را فاسق نامید.و به هر حیله ای شده کاری می کنند که این ها بندگان خدا محبتی نسبت به آل الله نداشته باشند. وای به حالشان. خب گزارش شده هتک حرمت شد چه اتفاقی افتاد؟ من به نقل از شیخ صدوق روایتی ایشان را مستندا نقل کرده بخشی از این روایت  را برای شما نقل می کنم ببینید چه شد؟ در روایت طولانی دارد که در بخشی از این روایت پیامبر اکرم می فرماید: وَ أَنِّی لَمَّا رَأَیْتُهَا ذَکَرْتُ مَا یُصْنَعُ بِهَا بَعْدِی گاهی که فاطمه را می بینم به یادم می آید آنچه را که به فاطمه خواهد رفت بعد از من جبرئیل امین در مواقعی حوادث بعد از رحلت رسول خدا را  به آن حضرت اطلاع می داد می دانید پیامبر اکرم عالم  به ماکان و لایکون هست خبر دارد می فرماید: مَا یُصْنَعُ بِهَا بَعْدِی گاهی که فاطمه را میبینم به یاد آن حوادث میفتم. آنچه که بعد از من اتفاق خواهد افتاد، آزاری که به فاطمه خواهد رسید. کَأَنِّی بِهَا گویا دارم میبینم زهرا را. وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ بَیْتَهَا بی حرمتی وارد خانه فاطمه می شود، پیامبر می فرماید : گویا دارم میبینم که حرمت خانه فاطمه شکست می شود. بله رسول الله شکسته شد مردی پشت در این خانه فریاد زد خانه را با اهلش آتش می زنم، چه بی حرمتی بالاتر از این؟  وَ انْتُهِکَتْ حُرْمَتُهَا گویا دارم میبینم حرمت فاطمه شکسته می شود. وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا گویا دارم میبینم که حق زهرا را غصب می کنند، غصب می شود حق فاطمه. وَ مُنِعَتْ‏ إِرْثَهَا ارث او منع می شود گرچه فدک هدیه بود اما پیامبر اکرم عبارت ارث را به کار میبرد که کاملا درست است. چطور وقتی فاطمه ارثش را طلب کرد گفتید پیامبر فرموده که انبیا ارثی ندارند و هرچه است صدقه است ولی قریب ۱۵ سال تمام به برخی از همسران پیامبر مال ها دادید به عنوان ارث پیامبر این ها صدقه نبود؟ که خود بزرگان نقل کرده اند وقتی خلیفه سوم ممانعت کرد، برخی خلیفه سوم را به کفر متهم کردند. این ها را که نمیشود انکار کرد، بعد رسول خدا می فرماید: وَ کُسِرَ جَنْبُهَا گویا دارم میبینم پهلوی فاطمه ام شکسته می شود. وَ أَسْقَطَتْ جَنِینَهَا گویا دارم میبینم فرزند زهرا را می کشند. وقتی که بی بی دو عالم در آن حادثه تلخ بین در و دیوار ماند فریاد زد: یا فِضَّهُ خُذینی فضه بیا منو بگیر. لَقَد قُتِلَ ما فی أحشائی بچم را کشتند، مگر این داغ یادمان می رود مگر این درد قابل فراموشی است؟ داغی به سینه ما گذاشتند که تا قیام قیامت این داغ التیام پیدا نمی کند چقدر این محبین رفتند مدینه، در به در شدند ولی اثری از زهرا ندیدند.چرا ؟ ای جان عالم به فدایت بی بی دو عالم، خانم، بانو، بی بی چقدر مظلوم واقع شد، در آن لحظه سخت دخترم فاطمه نداد می دهد،صدا می کند. وَ هِیَ تُنَادِی یَا مُحَمَّدَاهْ دخترم من را صدا می زند،  دختر پیامبر بی کس، البته امیرالمؤمنین مامور به صبر بود. فرمود: اگر مامور به صبر نبودم ولله جنبنده از شما را روی زمین نمی گذاشتم، اما اسلام برای من مهم است علی می توانست جنگ داخلی راه بیندازد  می توانست این ها را از دم تیغ بگذراند اما جامعه اسلامی در گیر یک جنگ خونین می شد علی ابن طالب صبر کرد و بعد ها فرمود: استخوان در گلو، خار در چشم صبر کردم. صبر علی معجزه است،  زهرا آزار دید تا امامش بماند اذیت شد تا امامش زنده باشد لذا پیامبر می فرماید من را صدا می زند: فَلَا تُجَابُ کسی به فریادش نمی رسد زن ها آمدند دور بی بی را گرفتند بی بی را به هوش آوردند تا چشمش را باز کرد  فرمود: أین ابن عمی پسر عموم کجاست گفتند:  خانم بردنش به زور معاویه نامه نوشت به علی  تو همان کسی هستی که با دست بسته به زور تو را به بیعت بردند این اعتراف،اعتراف کمی نیست. امیرالمؤمنین جواب می دهد اتفاقا تو منقبت من را گفتی. من افتخار میکنم که به زور من را بردند. من حاضر بیعت نشدم،من با غاصب بیعت نکردم. فاطمه جان داد که جان جهان بماند. فاطمه جان داد،بچه اش کشته شد،پهلویش شکسته شد، تا علی بماند تا خط ولایت بماند و این مردم، شیعیان همان فاطمه هستند. تا نفس دارند تا خون در رگ هایشان هست اگر تا آخر دنیا هم شده، پای ولایتشان  مثل فاطمه می مانند. دست از ولیشان ولایتشان امام برحقشان نایب امامشان برنخواهند داشت. چرا؟ چون شیعه فاطمه هستند. خدایا به حق زهرای مرضیه به اشک فاطمه زهرا سلام علیها دنیا و آخرت دست ما از دامان فاطمه کم و کوتاه مفرما. ختم با سوره توحید بود.

خطبه دوم بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله که ماعامل به امر و نهی الهی باشیم و تقوای الهی را رعایت کنیم. محضر شما عرض کنم که من طی روز های گذشته تلاش کردم نسبت به موصوع آب و آنچه امروز دارد اتفاق می افتد یک گزارش به روز و به لحظه پیدا بکنم پیدا نکردم. طرح هست ما اینکار را می خواهیم بکنیم ومطالعاتی هست می خواهیم اینو اینجا بیاوریم و … سوال واضحی پرسیدیم که دقیقا بفرمایید انتقال آب از دریای عمان به سمت سیستان الان در چه وضعیتی هست؟ چرا خبری نیست؟  و بارها گفتیم با مردم حرف بزنید نمیدونم. آقایان نمیخواهند حرف بزنند واضح به شما می خواهم بگویم ظاهرا مصنب نشین ها اراده ای برای به اشتراک گذاشتن کارهایشان با مردم را ندارند. همه چیزم نمی شود گفت امنیتی است و محرمانه است و نمیدونم  کسی نفهمد انتقال آب از دریای عمان به اینجا ربطی به افغانستان و پاکستان و این ها ندارد که بگوییم. اما میدونم که دارد کارهایی می شود ما خوشبین هستیم،سوءظن و  سو نظر هم نداریم و دعایشان هم می کنیم، ان شاء الله دارند زحمت می کشند، البته در کنار این یک خبر خیلی خوش به شما عرض کنم اتفاقات خیلی خوبی دارد میوفتد که من یکی از این اتفاقات را  رفتم و از نزدیک دیدم مطمئن باشید قطعا آب شرب سیستان دچار بحران إن شاالله نخواهد شد. من قاطعانه به شما عرض میکنم. چرا؟ چون فرزندان شما مخصوصا عزیزان ما در سپاه و دیگران عزیزانی که دارند زحمت می کشند و ما نگرانی نسبت به آب شرب خیلی نداریم می دانیم که ان شاالله غیرت این بچه ها، هم عزیزانی که از سپاه هستند، که من رفتم دیدمشان در خاک و زحمت و تلاش فراوان و هم  عزیزانی که از طرف دولت آمدند. البته ناگفته نماند ما از اقایان دولتی ها دلخوریم و گلایه داریم واقعا گلایه داریم، شما اگر از هزار مسیر آب بیارید به سیستان هیچ آبی جای آورد هیرمند را نخواهد گرفت. خیالتان راحت توی ذهن مردم توی دل مردم توی زندگی مردم آب هیرمند برای ما یک مسئله حیثیتی است. حتی اگر فرض بر این باشد که ما به این آب نیاز نداریم،فرض،باز هم  حقمان را باید بگیریم.  چطور افتخار می کنیم در ۸ سال دفاع مقدس  یک وجب از خاکمان را به بیگانه ندادیم. نباید برخی افراد سرافکنده باشند که نتوانستند حق این مردم را از چهارتا تازه به دوران رسیده طالبان بگیرند. شما ابزار برای فشار کم دارید؟  شما توان کم دارید؟  مشکل شما چیست؟ سینه صاف می کنید که ۳٠ دور است ما مذاکره کردیم به نتیجه نرسیدیم مشکل چیست؟ که می آیید جلوی قاب تلویزیون  می گویید که: متاسفانه ما نتوانستیم مشکل آب را از مجرای هیرمند  از افغانستان بگیریم خب نتوانستید، چرا این صندلی را  تصاحب کرده اید؟ اشغال کرده اید؟ بروید کنار یکی دیگه بیاد. شاید او توانست، نتوانستید و هنوز هستید؟ برای چه هستید؟ شما اگر نتوانید آب برای مردم بیاورید، به چه درد این مردم می خورید به چه درد این مردم میخورید؟ کم دغدغه دارد رهبری معظم انقلاب حضرت آقا روحی فداه نسبت به سیستان نسبت به کل مردم . ما در خیلی استان ها مشکل آب داریم. ده یازده استان ما مشکل آب دارد ولی واقعا جایی مثل سیستان نیست. فکر میکنم جا داشته باشد که ما با استفاده از معتمدین سیستان، ریش سفیدان سیستان، شیعه و سنی، محاسن سفیدها، معتمدها، بزرگان طوایف، خودمان دست به اقدام بشویم صحبت کنیم مذاکره کنیم من عرض میکنم که بنده آماده ام چنانچه مقدماتی فراهم شود چه حالا می خواهد در کمیسیون امنیت ملی و خارجه مجلس باشد چه در دولت باشد، چه در استانداری باشد،چه هرجا.فرقی نمی کند، مقدماتی فراهم شود بنده آماده ام به اتفاق جمعی از محاسن سفید ها،آبرو مندها جمعی از معتمدین  شیعه و سنی سیستان برویم و با کسانی که در استان همجوار ما در کشور افغانستان هستند و بندکمال خان آنجا قرار دارد بشینیم صحبت کنیم  ظاهرا جوری که اقایان می فرمایند: در افغانستان معلوم نیست بالاخره قدرت دست کیست؟ دولت مرکزی می گوید باشه یه خانی جایی سرداری بزرگی می گوید: خیر خب عیبی ندارد ما با آن اقای خان صحبت میکنیم بالاخره راهی دارد من بعضی از این ها را هم به اقای استاندار و هم عزیزانی که آمدند از تهران گفتم، خودشان هم تصدیق کردند برای منم جالبه گفتند: بله حاج اقا راه خیلی خوبیه. ولی نکردند، باز بارک الله و آفرین به بچه های سپاه که غیرت مندانه خداوکیل آمدند در میدان. این چاه نیمه ها را مثل کاسه گذاشتند این را آوردند آنجا این را آنجا. از ۴ به ۳ از ۲ به ۱، الان از ۳ به ۱ الان دارند لوله می زنند، و کار می کنند، من چند روز پیش رفتم وسط بیابون بندگان خدا دوستان دارند زحمت می کشند. البته هم دوستان دولتی هستند هم دوستان سپاه هستند باهم کار می کنند خدا خیرشان بدهد و من میدانم که موفق می شوند. طرحی را دارند اجرا میکنند به نام وجود مقدس حضرت علی اصغر علیه السلام که این طرح موفق می شود. من شک ندارم برکت گلوی خشکیده حضرت علی اصغر این ها موفق می شوند آب می آید آب هست ان شاالله، زیر پای ما در فاصله اى هزاران میلیارد مترمکعب آب شاید باشد. آب زیاد است ما باید عرضه داشته باشیم. از آب استفاده بکنیم. اما تکرار میکنم هیچ آبی نمی تواند جای آب هیرمند را بگیرد این در ذهن عزیزان ما باشد. این نکته اول که من مجبور بودم تلخ صحبت بکنم  و تلخ هم حرف بزنم چاره ای ندارم من وقتی دامدار و کشاورز را میبینم خجالت میکشم بخدا خجالت میکشم. نکته بعدی که است من از الان دارم عرض میکنم به اقایان مسئولین اول سال خیلی ها آمدند پیش ما از ارگان های مختلف که ما در سیستان تحولی ایجاد خواهیم کرد در اشتغال زایی، چند هزار شغل ایجاد میکنیم و این هاخواهش واضح ما این است لطف کنید به مردم گزارش بدهید الان برج ده هستیم یعنی تا پایان سال مالی چند ماه بیشتر نمانده. من از آقایان درخواست میکنم به مردم گزارش بدهند، در طول این ده ماه چند شغل واقعی در سیستان ایجاد شده، شغل سیستمی قبول نیست، بزنیم در سیستم و بعد خروجی بگیریم و بعد بگوییم ما سی هزار شغل ایجاد کردیم. نه! واقعی که بشود با چشم دید. چند شغل ایجاد شده این ها را گزارش بدهند به مردم. ما تلاش میکنیم اطلاعاتش را بدست بیاوریم ولی خب  اطلاعاتی که به ما می دهند سیستم است. حاج اقا ما اینقدر شغل ایجاد کردیم من به یکی از اقایان عرض کردم مانعی نیست بیایید باهم برویم در خیابان ها بگردیم شغل ها را به من نشان بدهید. مگر نمیگویید ایجاد کرده اید. بسم الله، فقط ما را ببرید نشان بدهید، حداقل خداقوتی بگوییم به کسانی که، نمی گوییم نشده است شده. اما گزارش بدهید چقدر شده؟چند درصد از آن برنامه ای که دارید  عملیاتی شده اول سال به ما گفتید که اینقدر شغل ایجاد میکنیم الان اواخر سال است این ها را باید برای مردم تا آنجایی که میتونید توضیح بدهید. دیگر شغل ایجاد کردن که مسئله امنیتی نیست، تا جایی که من میدونم امنیتی نیست. مثلا فرض کنید که درصدی که ما الان داریم تحت پوشش کمیته امداد اول ۱۴٠۱ چند نفر بوده است الان چند نفر است؟ دقیق. بیشتر شده معنایش این است کاری نشده،توی همان سطح مونده معنایش این است که کاری نشده. کمتر شده؟ چقدر شده؟  چرا کمتر شده؟ حرف آخر هم در مورد شغل من عرض کنم به برخی از عزیزان ما در طوایف هم من توفیقی داشتم خانه بسیاری از ریش سفید های زابل و سیستان رفتم،باهاشون رفتم، سر سفره آن ها نشسته ام  باهاشون صحبت کرده ام کسانی که بزرگ خانواده ها بودند طوایف بودند ازشون یک خواهشی را داشته ام الان ام اینجا بیان میکنم هر خانواده ای هر طایفه ای بنشینند جلسه بگذارند بین خودشان کسانی که توانمند هستند می توانند به کسانی که مشکلاتی دارند کمک کنند بینی بین الله خودشان آستین بالا بزنند کمک کنند چه اشکال دارد فلان طایفه فلان خانواده یک صندوق تعاونی داشته باشد،بعضیاشون دارند و موفق هم هستند،جوانی می خواهد ازدواج کند شغل ندارد شغل می خواهد کسی نیازمند به کمک است باش کمکش کنند. پولی که من و شما جمع میکنیم بعد می ماند برای وراثمان ، توی فقه، توی مضاربه داریم اگر کسی مالی را به عنوان سرمایه گذار به عاملی بدهد این عامل می رود با این پول کار میکند  در آمدی کسب میکند برای خودش و برای سرمایه گذار با تجارت،حال اگر این عامل از دنیا برود اگر این ساعت از دنیا برود ده دقیقه بعد اگر  آن اقای عامل بخواهد کاری بکند باید  از مالک اجازه بگیرد مالک جه کسی هست ؟وارث است انگار نبوده انگار هیچوقت وجود نداشته ایم دست همدیگر را بگیریم هرکس هرچقدر توانش است. ما در این فامیل، فامیل الف بفرمایید که هزار نفر تحت پوشش کمیته امداد داریم، عهد ببندیم ظرف سه سال این هزار نفر را به صفر برسانیم کمک کنیم همه باهم،هنری داریم یک فقیر تحت پوشش را بیاوریم هنر را به او یاد بدهیم،او را  صاحب در آمد کنیم  خدا را قسم می دهم  به حق زهرای مرضیه توفیق دستگیری، توفیق خدمت به این مردم پاک ، بی غل و غش ، توفیق نوکری این مردم که نوکری صاحب مکتب امیرالمومنین علیه السلام است از ما صلب نشود. ختم با سوره توحید بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.