به گزارش روابط عمومی دفتر امام جمعه زابل، حاج اقای عزیزی در این مراسم بیان داشتند:
علوم پزشکی زابل بسم الله الرحمن الرحیم می فرماید:«وَیَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ ۙ وَلَهُمْ مَا یَشْتَهُونَ» در مورد جهال و جاهلیت بشر ساخت وقتی قرآن صحبت میکند، می گوید که: یهود آمدند و همچنین مشرکین برای خدا دخترانی قرار دادند، ملائکه را گفتند دختر خدا هستند اماوقتی به خودشان رسید گفتند ما پسر می خواهیم. بعد می فرماید:«وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَىٰ» وقتی به این ها بشارت داده می شد که صاحب دختری شدید. «ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا» چهره اش سیاه می شد از عصبانیت یعنی اول: قرآن تولد دختر را بشارت می داند، دوم: عصبانیت از تولد دختر خصوصیت جاهلیت می داند. «ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ» عصبانی می شد. «یَتَوَارَىٰ مِنَ الْقَوْمِ» فردی که بشارت دختر به او می دادند. متواری می شد. «مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ ۚ» از این خبر بدی که به او دادند که گفتند تو دختر دار شدی! «أَیُمْسِکُهُ عَلَىٰ هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ ۗ» با خودش فکر میکرد که من با خواری این را نگه بدارم یا آن را مخفی بکنم در خاک، زنده به گور کنم. قرآن می فرماید: «أَلَا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ» چه حکم زشت و بدی. خصوصیت جاهل این است که کارکرد زن را تغییر بدهد. حالاچرا آن ها بدشان می آمد از دختر دار شدن؟ نه اینکه مثل امروز غرب دختر را یک وسیله تلذذ بدانند فقط، بلکه آن ها از فرزند دو انتظار داشتند یعنی دو کارکرد داشت: یکی کارکرد اقتصادی بود که زن ها نداشتند، دوم در جنگ آوری که باز هم زن ها کارکردی نداشتند. اینکه قرآن می فرماید: «أَلَا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ» این نیست که با خواری نگه بدارد زشت است،یا زنده به گور کند زشت است، این که معلوم است زشت است. این « سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ» که در قرآن آمده شاید اشاره به این دارد که،چرا این ها دختر را در جایگاه خودش قرار ندادند. حالا قران دختر را چگونه معرفی میکند: «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا» کارکرد قرآنی زن عبارت است از اینکه زن محل آرامش است، ببینید خدا سه چیز را محل آرامش قرار داد در قرآن کریم اول ذکر خودش دوم یاد اولیایش، سوم زن. «خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا » تا شما به سمت او بروید و آرامش بگیرید. چرادر قران زن آیه الهی معرفی شد؟ زن موجودی است که تجلی تام و تمام اسم رب در عالم است، یک بانو وقتی باردار می شود تا وقتی روح دمیده می شود، بین این زن با موجودات دیگر فرق چندانی نیست. اما یک جایی خط عوض می شود آن جایی که می فرماید: « وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی» یعنی من ملکوت عالم را آوردم در وجود این زن قرار دادم. از وقتی نفخ روح می شود در جنین وجود زن می شود یک وجود ملکوتی، لذا اگر زن باردار باشد از دنیا برود شهید است، یعنی ثواب شهادت دارد. قران کارکرد زن را اینگونه می فرماید: ظرفی است که مظروفش روح و ریحان خداست. کدوم آیین، دین و مرام و مسلک این جایگاه را به زن داد؟ بیایند ارائه بدهند. وقتی به جاهلیت قبل برمیگردیم چون زن قابلیت اقتصادی و جنگ آوری ندارد، مایه خواری است. وقتی میاییم در جاهلیت مدرن، می بینم که یکی از کارکرد های زن را به او می دهد. آن هم مزیت اقتصادی است. اما مزیت اقتصادی را در نگاه جهان بینی مادی به او می دهد، زن می شود بخشی از یک اقتصاد مرد پایه و این نکته است، زن می شود بخشی از اقتصاد با مدیریت مردانه. نه با مدیریت انسانی. و فرق است بین مدیریت انسانی و مدیریتی که جنسیت او غلبه دارد بر انسان بودن او، کارکرد زن در چیست؟ در « لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا» است. یعنی کارکردیک زن در محیط جامعه خودش چسبندگی جامعه است. لذا شما اگر زن را در منطق قرآن حذف کنید جامعه چسبندگی ندارد. در فرهنـگ قرآن و اسلام این است که زن آن کانون چسبندگی است، از خانواده شروع و تا امت بالا می رود. اما وقتی کارکرد چسبندگی گرفته شد زن باید مزیت دیگری پیدا کند، آن مزیت دیگر یا اقتصادی می شود یا جنسی یا هردو باهم ادغام می شود. یعنی زن می شود بخشی از تصویری برای پول در آوردن دیگران مثل تبلیغاتی که هست.چقدر فرق است بین نگاه قرآن و دین و اسلام و نگاه جاهلیت مدرن به زن؟ در جاهلیت مدرن زن موجودی است که بخشی از اقتصاد مرد پایه است. و محکوم به این است که بخشی از این اقتصاد باشد. متاعی که باید به بازار بیاورد جنسیتش است نه انسانیت او. و این ظلم بزرگی است که امروز غرب به زن ها تحمیل میکند. زن از منظر قرآن آیه خداست مایه عزت و آبروست. چون اگر دختر و زن نباشد جامعه چسبندگی ندارد. و جامعه امروز غرب با ترویج بد حجابی و بی حجابی، بی حیایی در جامعه به دنبال این است که این چسبندگی را از زن ما بگیرد. همانطور که از جامعه خودش چسبندگی را از زن گرفته است. اینجا جای هوشیاری ما است که زن ها و دختران و مردها و پسرها را توجیه کنیم. این چسبندگی اگر بماند جامعه سرپاست، اگر چسبندگی از بین برود جامعه ای نیست که بخواهد سرپا باشد.